در نشست سیوسوم مسأله شهر مطرح شد؛ میدان امام حسین(ع) یک نقطه آغاز برای تهران و اتفاقهای ملی است
نشست مسأله شهر را با عنوان «منظر شهر و خاطره جمعی»؛ چرا بازآفرینی میدان آیینی امام حسین علیه السلام شکست خورد؟ برگزار کرد.
نشست مسأله شهر را با عنوان «منظر شهر و خاطره جمعی»؛ چرا بازآفرینی میدان آیینی امام حسین علیه السلام شکست خورد؟ برگزار کرد.
پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی سی وسومین نشست مسأله شهر را با عنوان «منظر شهر و خاطره جمعی»؛ چرا بازآفرینی میدان آیینی امام حسین علیه السلام شکست خورد؟ را با حضور دکتر «لیلا مقیمی»، دبیر گروه معماری دانشکده معماری سوره و دکتر «آیدا باقری بهشتی»، معمار و شهرساز و مدرس دانشگاه با اجرا و دبیری «سیدفاضل سجادی»، معمار و پژوهشگر حوزه شهر؛ پانزدهم آبان در سالن سلمان هراتی حوزه هنری برگزار کرد.
نامکانها
در ابتدای نشست سید فاضل سجادی با بیان اینکه یکی از نقدهای اساسی که به تهران و به طبع آن کلان شهرها وارد میشود جداشدگی آدمها از خودشان و محیطشان است و افراد با خودشان و شهرشان بیگانه هستند گفت: اگر سه عنصر تاریخ، خاطره و زمان را بهعنوان مؤلفههای مکانبندی یک فضا در نظر بگیریم میبینیم ما در شهر با نامکانها مواجه هستیم. شاید پیش از این نامکانها را در فروشگاههای بزرگ، فرودگاهها و خیابانها شاهد بودیم اما در حال حاضر در اطراف محل زندگیمان دچار این ماجرا هستیم. هیچ مکانی برای ما تاریخ و خاطره نمیسازد. ما زمانی را برای مکانی صرف نمیکنیم تا از انباشت این خاطرهها، هویتی شکل بگیرد. بیاعتنایی به شهر «سرزندگی» را از شهر میگیرد این بزرگترین آسیب را از لحاظ آسیبهای اجتماعی ایجاد میکند. برای شروع بحث از اینجا شروع کنیم که چرا خاطره جمعی برای ما تا این اندازه مهم است؟ چرا بهعنوان یک ضرورت به این خاطره جمعی نیاز داریم. همچنین منظر شهری چطور این خاطره را تقویت یا یا دچار آسیب میکند؟.
حفظ خاطره جمعی
دکتر آیدا باقری بهشتی، معمار و شهرساز و مدرس دانشگاه در ابتدای صحبتهایش گفت: در قدیم ما خاطرههای جمعی و فردی زیادی در شهرها داشتیم. خاطره فردی ما از یک ماجرا و یک مکان و یک اتفاق است اما وقتی صحبت از خاطره جمعی در شهر میشود یعنی همه افراد در مورد یک موضوع یا یک مکان دید خاص دارند. مثل مراسم محرم، ایام نوروز، حتی گاهی نام افراد تداعیکننده یک خاطره است. شهری که خاطره ندارد شهر بیهویت است …
نویسنده کتاب منظر شهر و خاطره جمعی ادامه داد: کرونا شکل شهر و ارتباط مردم را تغییر داد. اتفاقی که سال ۹۵ برای ساختمان پلاسکو افتاد و یک خاطره خاص از آتشنشانها برای مردم ایجاد کرد، اعیاد قربان و فطر و ماه محرم که باعث تغییر چهره شهر میشود همۀ این موارد برای ما خاطره جمعی است. ما مناظر هویتی داریم مثل شهر مشهد که با دیدن اسم این شهر حرم امام رضا علیه السلام تداعی میشود یا میدان آزادی که همه راهپیماییها به آنجا ختم می شود. در کشورهای دیگر مناظر هویتی برجستهتر به نمایش گذاشته شده است اما در کشور ما کمتر استفاده شده است. بهطور مثال سالها بعد از تخریب دیوار برلین هنوز سالانه هزاران گردشگر برای بازدید به آنجا میروند. یا سالها بعد از پایان پایان جنگ جهانی در مسکو و ورشو نمادهایی از جنگ نگهداری میشود که عامل جذب توریست شده است …
شاخصها
دکتر لیلا مقیمی در ابتدای صحبتهایش با بیان اینکه بهتر است قبل از پرداختن به هرگونه موضوعی، ابتدا مبنی بر شاخصهای «زیربنایی» و شاخصهای «روبنایی» دستهبندی کلی داشته باشیم عنوان کرد: شاخصهای زیربنایی شرط ورود به شاخصهای روبنایی هستند. بهطور مثال تجهیز یک خیابان برای پیادهراه کردن آن. اگر شاخص زیر بنایی نباشد شاخص روبنایی اتفاق نمیافتد. اگر به دورههای تاریخی شهر سر بزنیم در دوره پهلوی به یکباره با تصمیماتی که به تقلید از جامعه جهانی گرفته میشود دچار گسست ساختار فضایی شهر میشویم. این گسست در اوایل پهلوی اول اتفاق میافتد. مدرن کردن یکباره شهرها در بسیاری از شهرها مانند تهران، یزد، مشهد و همدان اتفاق میافتد …
دبیر گروه معماری دانشکده معماری ذانشگاه سوره افزود: بحثم را با دو موضوع «ارزشگذاری فضاهای شهری» و «مقایسه فضاهای شهری مشابه» ادامه میدهم. اگر مروری در تحولات ساختاری تهران داشته باشیم این موضوع اثبات میشود. دکتر «محسن حبیبی» در کتاب «از شار تا شهر» مراحل شکلگیری شهر تهران را تحلیل کردند. طبق دستهبندیها تهران در دوره قاجار در دو مرحله متحول شد. تحول گسترش و توسعه شهر درمحدوده حصار طهماسبی و در مرحله بعد با آغاز دولت ناصرالدین شاه با ایجاد حصار جدید و ارتباطی که بین هسته قدیم و هسته جدید شکل میگیرد. دکتر حبیبی معتقد است تولد سبک تهران در ادامه سبک اصفهان شکل گرفته است. ایشان معتقدند که شهر پایدار است و هسته جدید و قدیم دیالوگ را برقرار میکند. شهر زنده است و به تدریج ظهور شهر مدرن را احساس میکنیم، شهر از همه لحاظ پویا است. سیر تحول ساختاری تهران به من کمک کرد تا مهمترین وجوه شهری که شامل میدانها و خیابانها و مراکزی خاص هستند و ساختار فیزیکی شهر را شکل میدهند را تحلیل کنم. تحلیلی که به دست آمد جالب است. وقتی ساختار تهران را در دورههای متمادی تحلیل میکنیم به این نتیجه میرسیم، در ادوار مختلف شاخص وضوح که در بافتهای تاریخی ما کمرنگ است در دوره پهلوی این وضوح بیشتر میشود و این در تضاد با منطق شهر تاریخی- اسلامی ما است. در جریان تغییر و تحولاتی که در میدان امام حسین علیه السلام و خیابان ۱۷ شهریور رخ داد، اگر کسانی که این اتفاق را رقم زدند قبل از برداشتن بار ترافیکی و اجتماعی و حتی اقتصادی و هر نوع مداخلهای، امکانسنجی میکردند که آیا طرح من با موفقیت روبرو میشود یا خیر؟ بهطور نسبی پروژهها با موفقیت انجام میشد و به دنبال آن رضایتمندی اجتماعی و اقتصادی و در پی آن پایداری هسته تاریخی شهر ایجاد میشد.
از جنس خرمشهر
در ادامه سیدفاضل سجادی گفت: ما باید میدان امام حسین علیهالسلام را در سه مرحله ببینیم، اول: در قبال تاریخ ناصری، دوم: در زمان خودش و محدوده ۳۰-۴۰ ساله، سوم: بعد از تغییرات ناگهانی در دهه گذشته و مداخله شدید. ما در فرهنگیترین مداخله در یکی از میادین شهر تهران، بزرگترین شکست را داشتیم. اما چرا شکست خوردیم یک بحث و اینکه چرا به آن شکست میگوییم یک بحث دیگر است. در خرمشهر با واقعهای مواجهایم که فقط چند کشور این را درک میکنند، خرمشهر برای ما یک خاطره لحظهای نبود حداقل ۱۹ ماه خاطره است. یک اتفاقی را از جامعه ما نشان میدهد که از یک شکست خورده اشغال شده به یک شهر فاتح رو به جلو تبدیل میشویم. هرچند خرابی میبینیم که ناخوشایند است اما از لحاظ روحیه جمعی یک ملت؛ خرمشهر جایگاه بینظیر دارد. چه از لحاظ حفظ مکانهایی که میشد حفظ شود چه به لحاظ خلق المانهای نو. میدان امام حسین علیهالسلام از جنس جنگ و خرمشهر است. مسجد «لولاگر» یکی از پایگاههای اعزام نیرو سپاه محمد رسولالله بود، این میدان یک نقطه آغاز برای تهران و برای اتفاقات ملی است.
هویت خرمشهر
دکتر آیدا بهشتی به سفری که به خرمشهر داشت اشاره کرد و گفت: در این سفر دیدم که در دل شهر تاریخچه نیست. بعد از بازگشت از خرمشهر خاطرات جنگ را خواندم خیلی غمانگیز بود. روزی که جنگ شروع شد آغاز بازگشایی مدارس بود و مردم خرمشهر با دست خالی از شهر دفاع کردند. طی ۳۵ روز اتفاقهای متفاوت در این شهر رخ داد. پل خرمشهر را از بین برده بودند و معلق گذاشته بودند. هیچ ذهنیتی از این پل معلق نداشتم و نشانهای در شهر نبود تا اینکه به موزه دفاع مقدس رفتم و آنجا دیدم که این پل را بازسازی کرده بودند. در مسجد جامع خرمشهر هیچ نشانهای از دوران جنگ نبود، بازسازی گنبد، هویت آن دوران را از بین برده است.
اشتباه در روایت
سجادی در ادامه افزود: ما خاطره خرمشهر را نتوانستیم حفظ کنیم، زیرا برای کسی این مهم نبود. ما دچار اشتباه در روایت شدهایم، تصور کردیم هر اندازه که شهر را قشنگتر نشان بدهیم، موفقتر هستیم. قصه داشتن موضوع خیلی مهمی است. میدان امام حسین علیه السلام یک قصه داشت، قصه شروعش یکی از چند نقطه شروع تهران است. محدوده خیابان انقلاب تا میدان امام حسین علیه السلام مرکز شهر بود، هرچند در طول زمان این میدان به جای ناخوشایند تبدیل شده است. وقتی فقط نیمی از ماجرا را میبینیم و قصهها را کنار میگذاریم، طرح شکست می خورد.
قصههای آدمها کجای مدیریت شهری است؟ کسی که طراحی میکند باید از این قصهها آگاه باشد،کسی که تصمیم میگیرد باید به قصهها، خاطرهها و روایتها احترام بگذارد.. لطف خانههای قدیمی در این بود که هرکس به مرور خانه خودش را به کمک زن و بچهاش میساخت. اینها خاطره را میسازد، خاطره جاندار است و نوستالژی نیست. خاطره بخشی از من است و من این خاطره را زیستهام.
وی افزود: درک ما از محیط «منظر» ما را میسازد. وقنی آدمها را از محیط بیرون کردیم محیط شهری یک چیز را از دست داد. مدیران شهری دیدند در میدان امام حسین علیهالسلام معتاد متجاهر زیاد است، اما ندیدند که این نقطه از شهر شروع بسیاری از اتفاقهای جمهوری اسلامی است. آسیبهای اجتماعی را دیدند اما ندیدند که این میدان بار زیادی از فرهنگ تهران را بردوش میکشد. «شهرسازی روایی» اصطلاح جدیدی است. ما با مدیرانی که روایت را بلد باشند سروکار نداشتهایم. خاطره در شهر مهم نیست؛ بلکه ضرروی است. بیخاطره، ما بیتبار و بیریشه هستیم. بعید میدانم کسی در تهران باشد اما از میدان امام حسین علیهالسلام خاطره نداشته باشد.
پایداری اجتماعی
در ادامه نشست دکتر لیلا مقیمی اذعان کرد: توجه به مردم بومی و افرادی که زمان طولانی با فضای شهر در ارتباط هستند و فراموشی این افراد شاید یکی از دلایل شکست پروژههای ما است. فکر میکنم جامعه جهانی به سمتی رفته است که مهمترین شاخصه؛ شاخصه اجتماعی در شکلگیری یکپارچگی اجتماعی است. از آن ریزتر معیارهای اجتماعی شاخصههای متعددی دارد که میتواند سنجیده شود. آنچه در اسناد بینالمللی دیدگاه صاحبنظران امر مطرح میشود چیزی که وزن بیشتری دارد، روابط و کارکردهای پویا است. روابط پویا پایداری اجتماعی را حفظ میکند و به دنبالش پایداری اجتماعی و اقتصادی و ساختار شهر را در پی دارد. مردم و اجتماع نقش مؤثری در حفظ این پایداری دارند.
وی در ادامه گفت: حال با این تفاصیل چه کاری میشود برای میدان امام حسین علیهالسلام انجام داد؟ شاید با طرحهایی بشود به گذشته برگشت. فکر میکنم در بازههای زمانی متعدد اتفاقها و رویدادهای شهری مورد واکاوی قرار گیرد و ساکنان بومی بررسی شوند. طرحهای شهری باید از بومیان یک محل شروع شوند، نه اینکه بومیان را بیرون کنند. این یک امر منسوخ است و مشارکت بومیان یک محل به بهبود طرحها کمک میکند. سعی کنیم از کارهایی که کردیم عبرت بگیریم. دورههای مختلف از تاریخ میدان امام حسین علیهالسلام را مطالعه کنیم. هرچند خیلی از کاربریها از بین رفته است اما اصلیترین مسأله بومیان آن محل است …
ندیدن مردم
آیدا بهشتی در ادامه مجدد گریزی به شهر خرمشهر زد و گفت: در خرمشهر هم افراد بومی خرمشهر را ترک کردند. آن حس تعلق که باعث شد با جان و دل از این شهر دفاع کنند، دیگر نیست. این موضوع برای یک فضای شهری اصل ماجرا است. ما در طرحهایی که اجرا میکنیم افراد را نمیبینیم. مشارکت مردمی در پیادهراه شدن ۱۷ شهریور را ندیدیم. از مردم سوال نکردیم که آیا با بنبست شدن این خیابان کاسبی شما رونق خواهد داشت؟ این مسائل در اکثر شهرها اتفاق میافتد. شاید کلمه شکست برای طرح میدان امام حسین علیهالسلام کلمه مناسبی نباشد، اتفاقی بود که معضلات اجتماعی را تا حدودی حل کرد. کاری کنیم که خاطره دوباره ایجاد شود ما در هرجایی هستیم خاطره را خودمان میسازیم. چه کاری انجام بدهیم که برای این میدان خاطره ایجاد کنیم؟ ساکنان چه چیزی را دوست دارند؟ کسبهای که رفتند را چطور برگردانیم؟. در هر صورت زندگی حال آنجا را دریابیم.
لیلا مقیمی هم پیشنهاد داد: شاید بازطراحی مجدد بتواند کمک کند، شاید نتوانیم آن مردم و خاطرهها را برگردانیم، مگر اینکه به بازسازی جزء به جزء اعتقاد داشته باشیم وکاملاً به گذشته برگردیم. در نهایت به نظرم موضوع در دورههای زندگی مختلف میدان بررسی شود شاید بتوانیم تصمیماتی بگیریم تا اجتماع ما زنده شود.
ایجاد خاطره
در پایان نشست مهندس سجادی تاکید کرد: ما وقتی از کم موفقیت بودن یا شکست طرحی صحبت میکنیم، قصد مچگیری و مصیبسرایی نداریم بلکه میخواهیم بگوییم حال در این نقطه ایستادهایم، چه کنیم تا دوباره دچار شکست نشویم. مسأله این جاست که میدان امام حسین علیهالسلام به هرحال یک نقطه ویژه است و باید برای آن فکر جدیدی کرد. حال مسأله این است که خاطرههای جدید چگونه به مرور ساخته میشوند؟ طرح میدان امام حسین علیهالسلام شکست خورد چون خاطرات گذشته را محترم نشناخت و محو کرد و از سوی دیگر خاطره جدید و خاطره جمعی خلق نکرد. در حالیکه بسیاری از مراسمهای ویژه ما از اینجا شروع میشود. در سالهای اخیر ما سه مراسم مهم در تهران داشتهایم، تشییع شهدای غواص، تشییع شهید محسن حججی و تشییع حاج قاسم؛ در هرسه رویداد میدان امام حسین جایگاه ویژهای داشته است. در نهایت باید زمانه عوض شود و از این گریزی نیست اما باید دوباره خاطره ساخته شود و برای این نقطه خاطره خلق کرد، چون خاطره پاتوق میسازد. ما باید روایتگر ماجرایی باشیم که اهالی شهر هربار دلشان گرفت به این مکان بهعنوان پاتوق برگردند. اگر خاطرات و خلق خاطرات در سیاست شهری محترم شمرده نشود هر میزان هم شهر را بزک کنی، بدبختتر هستی …
انتهای پیام/
ثبت دیدگاه