علیرضا بلیغ در نشست «عصر نصرالله»: نظمها در زمان و بر اثر یک رخداد پدید میآیند
آن اساسی که نظمها را پدید میآورد در نقطهای قابل دستیابی میشود که ما در میانه نیروهای قدرتی که در حال جنگیدن بر سر استقرار و حاکمیت خود هستند.
آن اساسی که نظمها را پدید میآورد در نقطهای قابل دستیابی میشود که ما در میانه نیروهای قدرتی که در حال جنگیدن بر سر استقرار و حاکمیت خود هستند.
به گزارش روابطعمومی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی، نشست «عصر نصرالله»، با حضور اصحاب اندیشه و علوم انسانی به همت پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی، چهاردهم آبانماه در سالن سوره حوزه هنری، برگزار شد.
علیرضا بلیغ، دکتری فلسفه علم، پژوهشگر مطالعاتِ نظری انقلاب اسلامی و اقتصاد سیاسی، هشتمین سخنرانِ نشست «عصر نصرالله»، در ابتدا گفت: این روزها خیلی در مورد دگرگونی نظم جهانی و اینکه در آستانه یک تحول تاریخی هستیم، سخن گفته میشود. چه در داخل و چه در خارج از کشور این بحث مطرح است که نظمِ جهان در حال تغییر است و در آستانه نظم دیگری قرار داریم. انگار قرار است نظمی جایگزین نظمِ دیگری بشود. علیرضا بلیغ با اشاره به موضوع مورد بحث خود گفت: من میخواهم راجع به پیداش نظمها سخن بگویم. اساساً نظمها چگونه پدید میآیند؟ همه نظمها اعم از ملتها، دولتها، جوامع، سازمانها، ساز و کارهای حقوقی و روالهای اداری، مبتنی بر اساسی هستند که قطعاً خودِ آن اساس، بیرون از دسترس آن نظم است و نظمها تکیه بر آن اساس دارند.
او ادامه داد: این تلقی در اندیشههای سیاسی، فلسفی، حقوقی و
امثالهم در غرب هم قائلانی دارد کما اینکه جان لاک به چنین چیزی معتقد است. گویی
نظمها شکلی پیشینی و غیرتاریخی دارند و قوانین همه از پیش تعیین شدهاند و مسئله
این است که ما بر سر آن قوانین از پیش تعیین شده توافق میکنیم و یک قرارداد
اجتماعی رخ میدهد.
این پژوهشگر مطالعاتِ نظری انقلاب اسلامی با بیان اینکه مسئله اصلی
این است که نظمها در زمان و بر اثر یک رخداد پدید میآیند، گفت: آن اساسی که نظمها
را پدید میآورد در نقطهای قابل دستیابی میشود که ما در میانه نیروهای قدرتی که
در حال جنگیدن بر سر استقرار و حاکمیت خود هستند، قرار داریم. البته این اساسها
همواره از نو از دسترس ما خارج میشوند و دوباره باید از نو آنها را پیدا کنیم.
به واسطه اینکه انسان همواره خود را در یک ناتمامیت و در یک تمنایی به سوی کمال حس
میکند. اساساً حضور ما در این جهان با چنین آزمون و ابتلایی همراه است. هر بار
نظمی پدید میآید، هر بار که تاریخی رقم میخورد و هر بار که جامعه و دولتی پدید
میآید، به نوعی شیرازه نظمهای پیشین از هم میپاشد.
او اظهار داشت: اگر بخواهیم در مورد آن اساس صحبت کنیم و بگوییم نظمها
چگونه پدید میآیند باید به یکسری نکات توجه کنیم. نظمهایی که به واسطه قرار
گرفتن در نقطه دستیابی به قدرت پدید میآیند نیازمند ارادههایی هستند. ارادههایی
که به سوی آن غایت حرکت میکنند.
این پژوهشگر اقتصاد سیاسی با اشاره به اینکه ملت به معنای شکلگیری
یک اراده سیاسی و اراده جمعی است، گفت: ملتهای اندکی هستند که بشود واقعاً به آنها
ملت گفت. در میان آن ملتها هم اینگونه نیست که تمام افراد آن جوامع حائز این
اراده باشند و در این میدان در حال مبارزه سیاسی و اجتماعی باشند. جمعیتی در میان
آنها بار مسئولیت ملتشدن را به دوش میکشند. در میان آن اندکها هم همواره شخصیتهایی
هستند که این بار را پیش از همه به دوش میکشند. به دوش کشیدن این بار یعنی آماده
بودن برای نامنتظرگیِ جهان و برای هرگونه رنج و خطر.
بلیغ، دانش آموخته فلسفه علم، در ادامه مطرح کرد: شاید آن توجهی که
افرادی مثل ماکس وبر به شخصیتهای کاریزماتیک دارد از این جهت است که آنها همواره
از آنچه به عنوان نظم موجود شناخته شده فراتر میروند. آنها همواره به استقبال
آن نامنتظرگیای که بیرون از نظم قرار دارد میروند و در آنجا اساسی که پایهگذار
نظم جدید است را پیدا میکنند. اگر کسانی نباشند که چنین باری را تحمل کنند و
مسئولیت چنین حرکتی به سمت آیندهای نامنتظره را بپذیرند، نظمها برقرار نمیمانند.
او افزود: در نقطه تولد هر دوره تاریخی که چهرههای بنیانگذار و
بزرگ ظهور میکنند وقتی به تدریج از آن لحظه شکوفایی عبور میکنیم، میبینیم که
گویی انسانها نیستند که بارِ بودن در این جهان و بارِ بودن خود را به دوش میکشند،
بلکه تعینی در جهان پیدا میکنند و این تعین پیدا کردن در جهان، جای آنها را میگیرد.
بلیغ پژوهشگر مطالعات انقلاب اسلامی با بیان اینکه ما الان در نقطهای
از تاریخ قرار گرفتیم که به واسطه گسترش نظم تکنولوژیکی و فربه شدن آن با این
مواجهیم که به تدریج تکنولوژی دارد جای انسان را میگیرد، گفت: در این جنگ هم با
این مسئله مواجهیم و رژیم صهیونسیتی از این ابزار استفاده میکند که انسان را از
این صحنه حذف بکند.
او در ادامه مطرح کرد: شخصیتهای بزرگ وقتی در نقطه مرزی قرار میگیرند،
اجازه میدهند کسانی آنها را الگو قرار دهند و در به دوش کشیدن آن بار با آنها
سهیم شوند. در پیدا کردن آن نقطه چیزی به شخصیتهای بزرگ هبه نمیشود بلکه آنها
بیش از هر چیزی فقدانی که در جهان وجود دارد را درک میکنند. آنها در پی حفرهای
که در وجودشان مییابند به سمت آینده حرکت میکنند. اینگونه است که وحدتهای سیاسی
و نظمها از پس چنین خطرکردنهایی به وجود میآید. اگر به قضیه اینگونه نگاه کنیم،
وحدتهای سیاسی در نقطه تقسیم منافع یا در نقاط تعادلی که در وضع موجود حاضرند به
وجود نمیآیند بلکه نظمها با فراروی از آنها پدیدار میشوند.
بلیغ، پژوهشگر اقتصاد سیاسی، گفت: وبر میگوید شخصیتهای کاریزماتیک
امورات زندگیشان از راه غنایم، هدایا و چیزهایی از این دست میگذرانند، یعنی چه؟
این یعنی چیزی فراتر از محاسبات اقتصادی روزمره که میتواند برای عمل او ارزش
معینی تعیین کند. چرا این ارزش قابل تعیین نیست؟ به این خاطر که او همواره چیزی را
هدف گرفته است که بیرون از نظم موجود است و اساسا خود او بنیانگذار نظم تازهای
است. شخصیتهایی مثل سید حسن نصرالله، سردار سلیمانی و در رأس آن حضرت امام، چنین
ویژگیای داشتند. آنها بار مسئولیت جستجو و طلب این اساس را به دوش میکشیدند و
مردمانی را دعوت میکردند که با آنها همراه شوند. ممکن است در این دعوت شکست هم
بخورند کما اینکه بسیاری از شخصیتهای بزرگ شکست خوردهاند اما در شکست خود آیندهای
را به جا میگذارند برای اینکه دیگرانی این مسیر را دنبال کنند.
او در جمعبندی سخنان خود گفت: نمیتوان به راحتی آن چیزی که موجب
این وحدت میشود را در نژادها، ادیان، مذاهب و هر نوع ویژگی متعین دیگری جست و جو
کرد. ما شاهد این هستیم که در نقاط مختلف جهان شیعیانی حضور دارند. اما شیعیان نه
در وضعیت فعلی و نه در طول تاریخ خودشان در این موقعیت که بتوانند وحدتی را ایجاد
کرده و نظمی را تغییر دهند نبودهاند. اراده و طلبی در شخصیتها به وجود میآید و
به این واسطه مردم را هم برای پذیرش بار مسئولیت دعوت میکنند. نه اینکه ما یک سری
آموزهها داریم که پیروی از آنها ما را به این سمت هدایت میکند بلکه در اینجا
مذهب یا دین اگر تبدیل به یک نیروی دگرگونکننده شد و شکلی سیاسی پیدا کرد از عهده
این بر میآید که تکثرات را در درون خود به یک وحدتی برساند. جامعه ایران یکی از
متکثرترین جوامع است اما ما چگونه ایران باقی ماندهایم؟ به واسطه همین شخصیتهای
بزرگ. نظمها بر روی دوش انسانها ادامه پیدا میکنند. نظمها به صورت روالهایی
که مستقل از ما وجود دارند بعد از مدتی فرومیپاشند.
لازم به ذکر است گردهمایی «عصر نصرالله»، با گفتارهایی از اصحاب اندیشه و علوم انسانی به مناسبت چهلم شهادت سید مقاومت به همت پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی، چهاردهم آبانماه در تالار سوره حوزه هنری برگزار شد. در این گردهمایی سعید زیباکلام، بیژن عبدالکریمی، مجید شاهحسینی، وحید یامینپور، سیدحسین شهرستانی، کمیل خجسته، سجاد صفارهرندی، علیرضا بلیغ، فاطمه رایگانی و پریسا نصرآبادی به سخنرانی پرداختند.
ثبت دیدگاه