حوریه بزرگ: کنشگری شهوی سلبریتی بر کنشگری عفیفانهاش غالب است/شاه قاسمی: نمیتوان سلبریتی بود ولی در عین حال عفت داشت
در نشستی به همت پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلام و با همکاری موسسه شناخت، فرهنگ سلبریتی زنانه در ایران مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
در نشستی به همت پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلام و با همکاری موسسه شناخت، فرهنگ سلبریتی زنانه در ایران مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی، نشست «فرهنگ سلبریتی زنانه در ایران؛ از بازاندیشی معنایی تا بازنمایی مجازی» روز یکشنبه سیزدهم شهریورماه با حضور دکتر حوریه بزرگ پژوهشگر، دکتر احسان شاهقاسمی عضوهیئت علمی دانشگاه تهران و دکترسیدمحمدعلی غمامی عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم در سالن طاهره صفارزاده حوزه هنری برگزار شد.
شکلگیری فرهنگ شهرت در عصر پست مدرن
دکتر حوریه بزرگ در ابتدای این نشست به ارائه دیدگاه علمیاش در خصوص فرهنگ سلبریتی زنانه در ایران پرداخت و گفت: تعریف فرهنگ در این پژوهش از منظر حکمت صدرایی است که صورتی از آگاهی عقلی و خیالی میباشد که به وساطت برخی از انسانها میآید و در مرتبه بعد در جهان اندیشه و ذهن انسانها وارد عرصه عمومی میشود.
وی با بیان اینکه تا قبل از عصر پست مدرن، فرهنگی به اسم فرهنگ شهرت نداشتهایم، عنوان کرد: اگر چه که از دوران غرب مدرن زمینه و بستر فرهنگ سلبریتی وجود داشت ولی اینکه شهرت تبدیل به یک فرهنگ بشود که همه آدم ها دنبال آن باشند که دیده شوند و دغدغه آنها؛ دید شدن باشد در عصر پست مدرن شکل گرفت.
حوریه بزرگ شکلگیری فرهنگ شهرت را مربوط به عصر پست مدرن دانست و تصریح کرد: لایه بنیادین فرهنگ شهرت در ساحت هستیشناسی، پوچگرایی است چرا که جهان پست مدرن، جهان بیخداست؛ و چون فراروایتی در این عصر وجود ندارد، به شدت وارد بحثهای نسبیتگرایی میشویم و فرهنگ سلبریتی نیز روی این مسئله بسیار تاثیرگذار است.
وی فرهنگ سلبریتی را فرهنگی کاملاً جنسیتزده خواند و ادامه داد: ارزش در لایه رویی این فرهنگ ، دیدن شدن است و قانون طلایی شهرت نیز به نمایش گذاشتن خودِ جنسی از طریق رسانههاست.
حوریه بزرگ با بیان اینکه در فرهنگ سلبریتی چهار کنش کلیدی وجود دارد؛ ادامه داد: این چهار کنش مصرف افراطی، خودشیفتگی، خودبرندسازی و خودافشاگری است.
وی افزود: در خصوص کنش مصرف افراطی باید گفت که در جهانی که خدا وجود ندارد این کالاست که مهم میشود و هویت انسانها بواسطه تمایزشان به مثابه یک کالا تعریف میشود. بنابر دیدگاه فوکو، انسان پست مدرن از هر چیزی که جدید و جذاب باشد استقبال میکند و سعی میکند به هر قیمتی آن را تجربه کند چرا که از اینکه با مصرف نکردن، لذتی را از دست بدهد واهمه دارد.
وی با اشاره به کنش خودبرندسازی گفت: خودبرندسازی از دهه ۱۹۹۰ به بعد شکل میگیرد و سبب میشود تا بدن و تن مهم شود.
وی با بیان اینکه با مهم شدن بدن و تن ، خود بهینهسازی شکل میگیرد، ادامه داد: خود بهینهسازی به این معناست که شما هر لحظه که در آینه نگاه میکنید، به این فکر میاندیشید که بدن من طبق آنچه که باید باشد، هست یا خیر؛ دلیلش نیز این است که بدن سلبریتیها هفت روز هفته و ۲۴ ساعت از طریق رسانههای مختلف در معرض دید همگان قرار دارد. به همین دلیل است که نوعی جنون خودسرانه زیبایی در کل زندگی روزمره منتشر میشود..
وی در ادامه به کنش خودافشاگری اشاره کرد و گفت: خودافشاگری به معنای محو هرگونه مرز میان امر خصوصی و همگانی با محوریت خود جنسی است. چرا که خود جنسی در اینجا از هر چیزی جذابتر میشود. اینجا شاید بتوان گفت که سلبریتیهای زن گاهی موفقتر از مردها باشند چرا که در این وجه توانایی و قوت بیشتری دارند.
صورتبندی مقوله سلبریتی از منظر اندیشه اسلامی
حوریه بزرگ در ادامه به صورتبندی مقوله سلبریتی از منظر اندیشه اسلامی پرداخت و گفت: اگر بخواهیم مسئله سلبریتی را از منظر ادبیات دینی بررسی کنیم به چند کلیدواژه میرسیم که اولین کلیدواژه، واژه قرآنی «شهوت» و کارکردهای قوه شهویه است. از منظر قرآنی این واژه هم وجوه مثبت و هم منفی دارد ولی آن چیزی که مدنظرماست، وجه منفی آن است.
وی افزود: قوه شهویه همواره در پی مخالفت با قوه عقلیه هست و اگر تحت حاکمیت قوه وهمیه قرار بگیرد، همه توانش را برای مقابله با هر گونه ستر و خویشتنداری، دیدنی کردن انواع تمایلات شهوانی و طبیعی کردن قبح هر امری که مطابع با هوای نفس است، میگذارد.
وی اضافه کرد: شهوت بر این مبنا و در این پژوهش به معنای آشکارگی و نمایشگری خود افراطی نفسانی و لذات مرتبط با آن است که اینها امور قبیح هستند ولی در فضای فرهنگ سلبریتی به مثابه یک امر طبیعی نمایش داده میشود.
حوریه بزرگ معتقد است از منظر ادبیات دینی فرهنگ سلبریتی همان فرهنگ شهوت است. وی در ادامه با مطرحکردن این سوال که آیا میتوان به عفت و شهوت به منزله فرهنگی که دیده شدن مطلوب در آن قرار داد، فکر کرد، گفت: در پاسخ به این سوال به این نتیجه رسیدیم که در ادبیات دینی ما دیده شدن مطلوب را ذیل خودِ انسانی داریم؛ آن جایی که قوه شهویه تحت حاکمیت قوه عقلیه قرار میگیرد و کنشها، کنشهای عفیفانه میشود.
وی با بیان اینکه سلبریتی شدن، آشکارگی و افشای توامان سطوح سه گانه خود نفسانی اعم از خود متفاخرانه، خودِ عاطفی، و خود جنسی در بستر شبکههای اجتماعی، اظهار داشت: با ادبیات دینی اگر بخواهیم این فرآیند را توضیح بدهیم باید بگوییم که وقتی در حاکمیت قوه شهویه، وهمی با هدف ادارک لذت دیده شدن داشته باشیم.
وی وجه متمایز سلبریتیگری در ایران را عدم التزام تمام و کمال به افشای خود نفسانی و آشکارگی خود انسانی دانست و عنوان کرد: یک جاهایی به این دلیل که سلبریتیهای ایرانی در یک بستر فرهنگی اسلامی ایرانی در حال کنشگری هستند میبینیم که نقاطی به سطوحی از عفت و شهرت نزدیک میشوند که میتواند در بحثهای سیاستگذاری مورد توجه سیاستگذاران قرار بگیرد.
حوریه بزرگ در پایان گفت: نتیجه اینکه کنشگریهای شهوی وهمی سلبریتیها بر کنشگریهای عفیفانه آنها غالب است و اینها در حال مصادره امر متعال در قالب فرهنگ سلبریتی هستند و زنان سلبریتی پیشگام تغییر مرزهای کنشگری جنسی و آشکارگی مطلوب امر مستور هستند.
فرهنگ شهرت، مسئله اصلی فرهنگ در کشور است
دکتر احسان شاهقاسمی در جایگاه ناقد دیدگاه علمی ارائه شده در این نشست، با بیان اینکه از هر پژوهشی در حوزه سلبریتی استقبال میکند، عنوان داشت: حوزه سلبریتی هم اکنون و هم آینده ما را در منطقه خطرناک خاورمیانه تعیین میکند، نقطهای که جایی برای اشتباه در آن وجود ندارد.
وی با اشاره به ضرورت برنامهریزی جهت پژوهش در جنبههای مختلف فرهنگ شهرت ، ادامه داد: ما اول باید بدانیم در این میدان چه خبر است تا بعد بتوانیم برنامهریزی کنیم چرا که امروزه همه اذعان دارند که این مقوله، مسئله اصلی فرهنگی در کشور است.
وی افزود: ما در خصوص تاریخ شهرت در خودِ ایران کار زیادی انجام ندادهایم و در این خصوص نیز منابع کمی وجود دارد لذا باید پژوهشهای مستقل بیشتری را در این خصوص کار کنیم.
عضوهیئت علمی دانشگاه تهران در بیان انتقاداتی که به پژوهش وارد است، به مفهوم عفت و شهرت در آن اشاره و اظهار کرد: من فکر میکنم که شما نمیتوانید سلبریتی باشید ولی در عین حال عفت داشته باشید.
وی ادامه داد: در این پژوهش کار میدانی خوبی انجام شده است ولی نتایج آن گاهی ما را شگفت زده میکند مثلاً گفته شده که مسلمان سلبریتیها میتواند نشان دهنده دغدغه آن ها باشد ولی بنده به شخصه بعید میدانم که اصولاً سلبریتی ایرانی دغدغه داشته باشد و اصولاً کسی که این کارها را میکند نمی تواند مسلمان باشد.
وی در پایان با اشاره به نتیجهگیری این پژوهش گفت: در نتیجهگیری گفته شده که سلبریتیها میتوانند باعث صعود یا سقوط ما شوند در حالی که باور بنده این است که سلبریتی ها صرفاً به سقوط ما میانجامند.
معضل بزرگ جامعه امروز ما مناسکگرایی مدرن است
سیدمحمدعلی غمامی نیز در این نشست گفت: معضل بزرگ جامعه امروز مناسکگرایی مدرن است و نقطه نقد و نظر محققان ما باید همین آیینهای مدرن باشد.
وی با بیان اینکه با دیدگاه دکتر شاه قاسمی مبنی بر جمع نشدن عفت و شهرت هم نظر است، ادامه داد: برداشت من این است که سرکار خانم بزرگ در پژوهششان برای اینکه وارد مباحث فرهنگ شهرت شوند، شهرت را فی حدذاته منفی پیش فرض نگرفتهاند.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم گفت: به هر ترتیب نباید گفت شهرت و عفت با هم جمع میشود بلکه مکانیسم اصلی مواجهه با فرهنگ شهرت را عفت باید در نظر گرفت؛ علتش این است که هر وقت که شهوت و شهرت عمل میکند، همان جا نیز عفت میتواند عمل کند.
وی در پایان گفت: مجاز بودگی شهرت خیلی کم و نحیف در این پژوهش به ذهن مخاطب خطور کرده و مخاطب بُعد عصر اینترنت و سایبر را کمتر در آن درک میکند.
ثبت دیدگاه