رسانه مشکل این نسل نیست، قسمتی از زندگی آن است
دومین نشست «جهان بازیهای رایانهای» برگزار شد
طهرانی: رسانه مشکل این نسل نیست، قسمتی از زندگی آن است/ قانونی که پشتوانه منطقی نداشته باشد، ضمانت اجرایی نیز نخواهد داشت
دومین نشست «جهان بازیهای رایانهای» برگزار شد
طهرانی: رسانه مشکل این نسل نیست، قسمتی از زندگی آن است/ قانونی که پشتوانه منطقی نداشته باشد، ضمانت اجرایی نیز نخواهد داشت
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی، دومین نشست از سلسله نشستهای مجازی «جهان بازیهای رایانهای» با موضوع «خانواده و بازیهای رایانهای-تیپشناسی والدین در مواجهه با بازیهای رایانهای»، نوزدهم تیرماه، به همت این پژوهشکده و به صورت مجازی برگزار شد. در این نشست که به میزبانی و اجرای محمدحسن یادگاری پژوهشگر حوزه مطالعات رسانه انجام شد، فاطمه طهرانی پژوهشگر و مدرس سواد رسانهای به ارائه بحث درباره تیپشناسی خانوادهها در مواجه با بازیهای رایانهای پرداخت و عنوان داشت: وقتی در مورد تیپولوژی حرف می زنیم، از آنچه اتفاق افتاده و واقع شده حرف میزنیم.
طهرانی درباره علت انتخاب چنین موضوعی برای نشست خانواده و بازیهای رایانهای گفت: گفتگو با قریب به ۳۰۰ تن از پدر و مادرها در پژوهشها و کارگاهها مرا به این چنین موضوعی رساند چرا که بسیاری از آنها مدعی هستند که آنچه به عنوان آموزش در کتابها، سایتها یا صفحات مجازی به عنوان سواد رسانهای و راهکاری برای کنترل و نظارت بر مصرف رسانهای فرزندان به آنها ارائه شده خیلی کارآمد نیست.
وی افزود: وقتی از چرایی چنین اتفاقی از آنها میپرسم با این پاسخ روبرو میشوم که میگویند ما این شیوهها یا قوانین را اعمال میکنیم ولی یا مورد پذیرش واقع نمیشود، یا دور زده میشود و یا در بسیاری از موارد به جاروجنجال و درگیری ختم میشود. منظور از قانون نیز آن استراتژیهایی است که پدر و مادرها در خانه برای مدیریت و نظارت بر مصرف رسانهای فرزندانشان می گذارند. این شیوهها شاید به نظر خیلی درست و ایدهآل بیاید ولی در عمل پدر و مادرها معترفند که این قانون ها به تعبیری کار نمیکند یعنی آنچه که باید و مورد نظرشان هست، اتفاق نمیافتد. اینجا ما باید یک علامت سوال بگذاریم که چرا اتفاق نمیافتد؟
سرعت تحول رسانه های نوین و ضرورت پژوهش راهکارهای کارآمدتر
این مدرس سواد رسانهای سرعت رشد تحولات در رسانههای نوین را دلیلی بر ضرورت ورود پژوهشگران به این عرصه برای رسیدن به دستورالعملها کارآمدتر دانست و گفت: سرعت رشد بازیهای رایانهای که از زیر مجموعههای رسانههای نوین هستند، غیرقابل تصور است که با در نظر داشتن چنین سرعت رشدی، بدیهی است که والدین فرصت به روز کردن چنین دستورالعملهایی نخواهند داشت. مجموع اینها نشان میدهد که ما به عنوان پژوهشگر باید تلاش کنیم که به راهحلهای مناسبتری برسیم. تاکید بر شناخت تیپولوژی خانوادهها نیز به همین جهت است که در این فرآیند وقتی به اهمیت شناخت خانوادهها پی بردیم، آن موقع میتوانیم در مرحله بعد به قوانین کارآمدتر برسیم.
غالب نگاهها آسیبشناسانه است
وی با بیان اینکه به جنبههای فرصتگونه بازیهای کامپیوتری به عنوان یکی از بهترین وسایل کمک آموزشی توجه نمیشود، اظهارداشت: غالباً نگاه با این موضوع، نگاه آسیبشناسانه است.
این مدرس سواد رسانهای در ادامه عنوان داشت: پدر و مادرها اولاً الگوی کودک هستند و دوم، قانونگذار برای کودک و نوجوان و سوم همراه و مشارکتکننده با آنها به خصوص در نیمه دوم نوجوانی هستند. وقتی پدر و مادرها خودشان نمیتوانند تعاملشان را با یک ابزار تکنولوژیکی مدریت کنند، قاعدتاً سواد و مهارت استفاده از آن را نیز خیلی ندارند و دست آخر کارشان به جایی میرسد که وقتی نیز میخواهند برای کودک و نوجوان قانون بگذارند، با این گزاره روبرو میشوند که شما خودت همیشه و بیقاعده سرگرم این ابزار هستی پس چطور میخواهی قانون بگذاری. وقتی پدر و مادر مدیریتی روی مصرف رسانهای خودشان ندارند، بالطبع الگو نیستند و به دنبال آن مشروعیت و اقتدار لازم برای قانونگذاری برای فرزندشان را نیز از دست میدهند. اولین نکته مهم که خیلی جای کار پژوهشی در حوزه مصرف دارد، مصرف شخصی پدرومادر ها در جایگاه پدر و مادری است. یعنی من به عنوان پدر و مادر این توان را داشته باشم که استفاده خودم از بازیهای کامپیوتری و به صورت گستردهتر شبکههای اجتماعی و تکنولوژیهای نوین ارتباطی را مدیریت کنم تا صلاحیت و مشروعیت روی مصرف رسانهای فرزندم را به دست بیاورم.
وی با بیان اینکه دغدغه پدر و مادرها در نقاطی با نظام ردهبندی سنی منطبق و در برخی از نقاط متفاوت است، گفت: آن جاهایی که این نظام ردهبندی نتوانسته دغدغه پدر و مادرها را پوشش بدهد و آن نقاطی که یک سری فاکتورها را در نظر گرفته که باید دغدغه پدر و مادرها باشد ولی نیست، خلاء بزرگی خودنمایی میکند و به یک تعامل دو جانبه و سازنده بین تدوینگران این نظام ردهبندی با پدرومادرهای با دغدغه نیاز دارد.
وی در پایان عنوان داشت: پدر و مادرها هر چقدر به چرایی و چگونگی تربیت فرزند آگاهتر باشند و بدانند که الگوی تربیتیشان چه هست و چه مفاهیمی برایشان مهمتر هستند نیاز به چنین قانونگذاریهای مقطعی کمتر میشود و بچهها خودشان راه را پیدا میکنند یا اصلاً قوانین بدون اینکه گفته شوند وجود خواهند داشت.
ثبت دیدگاه