در نشست سیاست و کرامت مطرح شد: شهید رئیسی به عنوان عقلانیت قدسی در سیاست ایران | پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی

پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی

  • اخبار
  • انتشارات
  • گروه‌های علمی
    • گروه علمی مطالعات رسانه و سینما
    • گروه علمی مطالعات اجتماعی و فرهنگی انقلاب اسلامی
    • گروه علمی حکمت هنر
    • گروه علمی سیاست‌گذاری فرهنگی و هنری
  • باشگاه هنر و اندیشه
  • نشریه بیناب
  • فروشگاه کتاب
  • نگارخانه
  • تماس با ما
  • اخبار
  • انتشارات
  • گروه‌های علمی
    • گروه علمی مطالعات رسانه و سینما
    • گروه علمی مطالعات اجتماعی و فرهنگی انقلاب اسلامی
    • گروه علمی حکمت هنر
    • گروه علمی سیاست‌گذاری فرهنگی و هنری
  • باشگاه هنر و اندیشه
  • نشریه بیناب
  • فروشگاه کتاب
  • نگارخانه
  • تماس با ما

در نشست سیاست و کرامت مطرح شد: شهید رئیسی به عنوان عقلانیت قدسی در سیاست ایران

۱۴۰۴-۰۳-۰۴ ۱۴۰۴-۰۳-۰۴ بازدید : 185

نشست «سیاست و کرامت؛ رسم سیاست‌ورزی شهید رئیسی» به همت پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی برگزار شد.

به گزارش روابط‌ عمومی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی، نشست «سیاست و کرامت؛ رسم سیاست‌ورزی شهید رئیسی»، روز دوشنبه بیست‌ونهم اردیبهشت‌ماه، در تالار مهر حوزۀ هنری برگزار شد.

سید‌احسان خاندوزی، مصطفی زمانیان، وحید یامین‌پور و سینا کلهر در این رویداد در خصوص مکتب سیاستی و مدیریتی شهید رئیسی به سخنرانی پرداختند.

وحید یامین‌پور، معوان وزیر ورزش و جوانان در دولت شهید رئیسی، به عنوان اولین سخنران نشست، گفت: عنوان جلسه رسم سیاست‌ورزی شهید رئیسی است و من یک سالی هست که به این موضوع فکر می‌کنم. من می‌خواهم آیت‌الله رئیسی را به عنوان نماینده عقلانیتِ قدسی در سیاستِ ایران، انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی معرفی کرده و از این زاویه وجه تمایز ایشان را با تمام کنش‌گران سیاسی تبیین کنم. از نقطه‌ای آغاز می‌کنم که در پایان عرایضم باید به عنوان یک سند به آن استشهاد کنم اما هم آغاز و هم پایان سخن به یک نقطه می‌رسد.‌ نقطه آغاز عرایض من تشییع میلیونی پیکر ایشان و شهدای خدمت و به ناگاه ظهور و بروز یک علقه عمیقِ قلبی- عاطفی از سوی مردمی است که گمان نمی‌رفت تا این حد ارادتمند رئیس‌جمهورشان باشند. گویی این واقعه سر باز کردن یک بغض کهنه و فریاد زدن تعلق خاطری بود که تا روزِ قبل، کسی به آن توجهی نداشت و حتی ممکن بود اگر کسی به این امر اذعان می‌کرد انکارش کنند. آیا مردم به خاطر این‌که شهادت آیت‌الله رئیسی به صورت ناگهانی رخ داد احساساتی شدند؟ آیا مردم فریب پروپاگاندا و تبلیغات رسمی جمهوری اسلامی را خوردند؟ آیا یک حسِ اخلاقیِ قدردانی در مردم بیدار شد؟ هیچ‌کدام از این‌ها اتفاقی که در تشییع پیکر شهید رئیسی رخ داد را توضیح نمی‌دهد. پیشتر هم دستگاه‌های رسمی جمهوری اسلامی ممکن است تلاش‌های زیادی کرده باشند تا از طریق پروپاگاندا احساساتی را بربیانگیزند و موفق نبوده‌اند. آن‌ چیزی که همگان شاهدش بودند و اتفاقاً رهبر انقلاب هم به عنوان یک مسئله جدی به آن اشاره کرد، عمقِ اظهار ارادت و نوعی سرایش عمیق سوگ و حزن بود که هیچ کس انتظارش را نداشت. این مطلب را چگونه باید توضیح داد؟ این هم نقطه آغاز عرایض بنده است و هم چیزی که می‌خواهم در پایان به آن استشهاد کنم.

او ادامه داد: برای پاسخ به این سؤال من از آیات قرآن کمک می‌گیرم. بی‌شک اتفاقی که در تشییع ایشان افتاد و این ابراز عواطف عمیق، حاکی از یک حقیقت معنوی و روحانی است که قرآن نام آن را «اُلفت» می‌گذارد. اشاره به یک پیوند حقیقیِ معنوی بین قلوب مؤمنین که خاصِّ قلوب مؤمنین است. «لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مَا أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ». چیزی که با ثروت، سرمایه، پروپاگاندا و… تحقق پیدا نمی‌کند. یک حقیقت معنویِ ملکوتیِ نازل شده از عالم بالاست که گاهی در میقاتی ظهور می‌کند. گویی مردم آن را تجدید می‌کنند و نسبت به آن متذکر می‌شوند. شهادت یکی از این میقات‌ها است. گویی با شهادت، آدم‌ها این عهد را تجدید می‌کنند و متذکر این حقیقت پنهان می‌شوند. اگر آقای رئیس‌جمهور، سال‌های دیگر هم رئیس‌جمهور بود و بعد هم بازنشسته می‌شد و به مرگ طبیعی از دنیا می‌رفت ممکن بود این میقات هیچ وقت رخ ندهد و مردم هیچ وقت متذکر نشوند. کمااینکه ما در روابط حقیقیِ ملکوتی خودمان با سایر مؤمنین در شرایط عادی، متذکرِ این عهد عمیق قلبی نمی‌شویم. ممکن است یکی از دوستان ما خدایی ناکرده به یک بیماری صعب‌العلاجِ منجر به فوت مبتلا شود و به ناگاه ما غلیان عاطفی را درون خود احساس کنیم. دورِ او جمع شویم و به واسطه عهد و تذکری که نسبت به حقیقتِ رابطه‌ی خود با او داریم، همدیگر را بیشتر دوست می‌داریم که این هم چیز عجیبی است. بنابراین آن‌چیزی که رخ داد به استشهادی که به آن آیه مبارکه کردم تجدید عهدی است که در میقات شهادت آیت‌الله رئیسی رخ داد.

این نویسنده با طرح این پرسش که این چه حقیقتی است که بین مؤمنین برقرار است و چگونه فراچنگ می‌آید، گفت: این همان حقیقت رابطه وَلایی یا وَلایت است. وَلایت به فتح واو که بنیاد وِلایت یا حکمرانی در نگاه معنوی دینی و اسلامی است. وَلایت چیست؟ رابطه‌ای است بین نفوس که از نوعی عقلانیتِ قدسی یا عقلِ قدسی سرچشمه می‌گیرد. من می‌خواهم شهید رئیسی را به عنوان یکی از جلوات عقل قدسی در سیاست پساانقلاب اسلامی معرفی کنم. امام (ره) در شرح حدیث جنود عقل و جهل یکی از جنود عقلِ قدسی را الفت معرفی می‌کند؛ الالفه و ضدها الفرقه. یکی از مهمترین جلوات عقل قدسی همین الفت است. یعنی پیوندهایِ قلبیِ معنویِ حُبی. در مقابل یکی از جلوات عقل غیر قدسی که سیاست عرفی از آن منشعب می‌شود پراکندگی و تشتت است. از عقل غیر قدسی یا عقل عرفی یا وهم تشتت حاصل می‌شود به همین جهت وقتی در سیاست می‌خواهد تبدیل به یک حکومت شود باید به سمت استیلا برود. اما از عقل قدسی الفت حاصل می‌شود به همین جهت نظامش با وِلایت برقرار می‌شود.

فارابی هم در نظریه‌ اجتماعی اسلامی خود به مفهوم الفت به عنوان ژرف ساختِ حکومت در جامعه دینی اشاره دارد. در حوزه عقل غیر قدسی یا عقل ابزاری ما با شکلی از استیلاطلبی در امر سیاسی مواجه هستیم. استفاده از ابزارها برای استیلاطلبی در مقابل ولایت. استیلاطلبی همراه با تصرف بوده و به دنبال غلبه است. عقلِ ابزاری بر طبیعت، بدن، وقت، ذهن و… غلبه پیدا می‌کند. این عقل استیلا و تصرف هر چیزی در عالم را دنبال می‌کند. یکی از اشکال عقل تکنیکی و ابزاری امپریالیسم است. امام (ره) اسم این نوع سیاست را استکبار می‌نامید.

او افزود: حتی در جمهوری اسلامی ممکن است مسؤولی داشته باشیم که مستکبر باشد. هر مسؤولی در هر لایه‌ای از نظام سیاسی جمهوری اسلامی که حکمرانی و مدیریتی بیرون از چهارچوب الفت و ولایت اعمال کند، می‌تواند از جلوات استکبار در نظام جمهوری اسلامی باشد. متأسفانه در تاریخ جمهوری اسلامی در رأس دولت افرادی را داشتیم که نه تنها بویی از حکمرانیِ ولاییِ مبتنی بر پیوندهای قلبی نداشتند بلکه آشکارا ظهور و بروز نوعی از استکبار، تفرعن و استیلایابی بر مردم بودند.

یامین‌پور در ادامه اظهار داشت: امیرالمؤمنین (ع) می‌فرمایند: «التّودد نصف العقل». برای من سؤال بود که نسبت عقل و عقلانیت با دوست داشتن دیگران چیست؟ خداوند در سوره حشر آیه چهاردهم می‌فرماید: «لَا یُقَاتِلُونَکُمْ جَمِیعًا إِلَّا فِی قُرًى مُحَصَّنَهٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَیْنَهُمْ شَدِیدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِیعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَعْقِلُونَ». در این آیه منافقین این‌گونه تصویر می‌شوند که بین خودشان استحکام دارند اما قلوب آن‌ها متفرق است و این پراکندگی قلوب از جلوات عدم عقل است. خرد و عقل خود را در تودد و دوست داشتن دیگران آشکار می‌کند. هر نوع استیلاطلبی در امر سیاسی به کین‌توزی و تشتت منجر می‌شود. با ظهورِ عقل قدسی وحدت پدید می‌آید و علاقه‌های عمیق قلبی شکل می‌گیرد.

این استاد دانشگاه در ادامه بیان داشت: شهید رئیسی از جلوات ظهور عقل قدسی بود. در میقات شهادت و تشییع ایشان پیوند قلبی مستحکمی آشکار شد. بنده هنوز وقتی مطلبی در مورد شهید رئیسی منتشر می‌کنم، صدها پیام دریافت می‌کنم از کسانی که می‌گویند داغ آن‌ها هنوز سرد نشده درحالی که به شهید رئیسی رأی نداده‌اند و منتقد او بوده‌اند. آن‌جایی که مقام معظّم رهبری ایشان را الگو معرفی می‌کنند به نظرم از این زاویه است که این شیوه از سیاست‌ورزی است که با الگوی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی تناسب دارد. امام (ره) هم امر سیاست و حکومت را این‌گونه می‌دیدند. شهید رئیسی سرمشقی است برای رابطه عمیق ملکوتی قلبی با مردم. گاهی ما به آدمی کارآمد، مدیر و مدبر برای اداره جایی نیاز داریم و گمان می‌کنیم او را دوست داریم و به او رأی هم می‌دهیم. اما شهید رئیسی فقط این ویژگی را نداشت. یعنی از باب نیاز مردم به او نبود که در فقدان او گریستند. مردم نسبت به او تعلق خاطر داشتند. در او چیزی یافته بودند و نسبتی بین خود و او برقرار کرده بودند. از جنس نسبتی که مردم با امام امت، حاج قاسم و دیگران داشتند. حالا در این چهارچوب تحلیلی است که باید از شهید رئیسی خاطره گفت و مصادیق این نوع سیاست‌ورزی را آشکار کرد.

دبیر شورای عالی جوانان در دوره شهید رئیسی در پایان با جمع‌بندی سخنان خود گفت: شهید رئیسی هیچ وقت به خود دعوت نمی‌کرد. پرونده بسیار پیچیده‌ای علیه ایشان در جریان بود. هم رقبای سیاسیِ بدذات و هم علی‌الظاهر دوستانِ حسود دست در دست هم، برای آبروی ایشان توطئه چیده بودند. شهید رئیسی اسناد زیادی داشت برای این‌که از خود دفاع کند. حقِ او هم بود که از خود و دولتش دفاع کند. اما ایشان یک اصلِ پایدار و ثابت داشت و آن این بود که من جمله‌ای نخواهم گفت که از دل آن دعوا بجوشد، من جمله‌ای نخواهم گفت که از دل آن تفرقه و تشتت حاصل شود. خب چرا نمی‌گفت؟ اصلاً کسی که جلوه عقل قدسی است غیر از کنش‌های مبتنی بر صلح، الفت و پیوند حرکتی از او دیده نمی‌شود. واقعاً هم از شهید رئیسی حتی یک جمله خلاف الفت دیده نشد.

یادم می‌آید یک زمانی خدمت آقای رئیسی بودیم و ما به زعم خود داشتیم به ایشان مشورت می‌دادیم که در سخنرانی خود باید از چه واژه‌هایی استفاده و چه جمله‌هایی را بیان کنند. من داشتم سخنرانی می‌کردم که میدان سیاست یک میدان واقعی است، شما باید اسکات خصم کنید و گفتمان خصم خود را به چالش بیندازید وگرنه از میدان سیاست بیرون خواهید رفت. ایشان هم به متانت گوش می‌دادند و یادداشت می‌کردند‌. من هم با خود می‌گفتم خب ایشان وقتی یادداشت می‌کنند، در سخنرانی بعد خود از این جملات استفاده خواهند کرد. سخنان من که تمام شد، شهید رئیسی گفتند حرف‌های شما کاملاً درست بود اما من آدمی که شما فکر می‌کنید، نیستم و این حرف‌ها را نمی‌زنم. از من چنین حرفی صادر نخواهد شد.

اقتضای میدان سیاست این بود که شهید رئیسی از خود دفاع کنند. انسان با آموختن، تجربه و تمرین به این سادگی جلوه عقل قدسی نمی‌شود یا عقل قدسی در او ظهور نمی‌کند. من گمان می‌کنم این رفتار ثمرات دست کم چهل سال خودسازیِ روحی، معنوی و اخلاقی شهید رئیسی بود. این‌گونه است که در یک لحظه طلایی خاص، خداوند همه را متذکر به تعلق خاطر و عهد عمیق قلبی‌ای می‌کند که در نسبت با آن شخص بزرگوار مبتنی بر الفت شکل گرفته است.

سینا کلهر، استاد دانشگاه، دومین سخنران نشست در ابتدای سخنان خود گفت: بنده نکته‌ای را می‌خواهم عرض کنم که در دولت هم درگیرش بودیم و آن فاصله‌ای است که میان نظر ورزی و عمل در جامعه و صحنه سیاست ما دیده می‌شود.‌ طبیعی است که الان سالن خالیست و اگر پر بود عجیب به نظر می‌رسید. بنده خودم انتظار داشتم که سه یا چهار نفر بیشتر در سال حضور نداشته باشند. این نشان‌دهنده وضعیتِ ماست. وضعیتِ نسبتی که علوم انسانی با سیاست، اداره و حکمرانی دارد. بحث من بحث نظری نیست. پایگاه ما پایگاه تحقیقی- علمی بوده است. ما از مرکز پژوهش‌های مجلس از مقامِ سیاست پژوهشی وارد حوزه اجرایی شدیم. نکته‌ای که در اولین مواجهه دریافتیم این بود که عمل و اجرا راه خود را می‌رود و گویی نظر و سیاست هم راه خود را می‌پیماید و مسئله عجیب‌تر این‌که هیچ‌کدام هم به جایی نمی‌رسند.

او افزود: می‌خواهم روی پراگماتیسم کوری تأکید کنم که در عمل وجود دارد. اگر عمل می‌توانست مشکل را حل کند نیازی به نظر نداشت. اما مسئله این است که عمل مشکل را حل نمی‌کند. من مکرر و مفصل در موقعیت‌های مختلف اجرایی حس کردم که کار پیش نمی‌رود و انگار تجربه‌ها تکرار می‌شوند. یک دلیل این است که مسئله به شکل نظر در نمی‌آید که یک طرح نامناسب را دوباره اجرا نکنیم. بنده در حوزه‌های مختلف با طرح‌هایی روبرو بودم که مشابه آن را در دولت‌های مختلف دیده بودیم و همان نتایج هم حاصل می‌شد. کارگزاران تغییر کرده بودند اما چون طرح‌ها یکسان بود مشکل حل نمی‌شد. یکی از دلایل این امر فقدانِ اکوسیستم داناییِ کارآمد است که نظر را به عمل و عمل را به نظر گره بزند. مفصل با معضل‌هایی روبرو می‌شدم که مدیر اجرایی نمی‌دانست باید چه کاری انجام دهد. در دانشگاه، در پژوهشگاه و در میان اهل نظر هم کسی نبود که در رابطه با آن مسئله اندیشیده باشد و طرحی را برای حل مسئله بیاورد. اگر این جلسات بتواند ما را از آن پراگماتیسم کور و ناکارآمد و از این بیرون افتادگیِ حوزه نظر از حوزه عمل برهاند یک اتفاق و اقدام مفید در عرصه علوم انسانی صورت گرفته است.

به خاطر جدا افتادگی حوزه نظر از حوزه عمل است که مدام در صحنه سیاست غلبه منطق اقتضاء را شاهد هستیم. مهم‌ترین منطق حاکم بر سیاست اجرایی ما در سه چهار دولت اخیر منطق اقتضاء است. یعنی فعلاً و عجالتاً کاری کنیم تا ببینیم بعداً چه اتفاقی می‌افتد. از این ستون به آن ستون فرج است. این مطلب ناشی از این است که عمل‌گرایی در حوزه اجرا نمی‌تواند کارآمد باشد. چون چهارچوب نظری وجود ندارد ما با همین منطق اقتضایی و سیاست‌های کوتاه مدت مواجه هستیم.

معاون وزیر ورزش و جوانان دولت سیزدهم با طرح این پرسش که دولت شهید رئیسی را به چه شکلی می‌توانیم بفهمیم و چگونه می‌توانیم آن را با منطق علمی- نظری تبیین کنیم، گفت: دولت شهید رئیسی را که نگاه می‌کنیم با ظواهر پراکنده‌ای مواجه می‌شویم. از یک طرف با شخصیتی روبرو هستیم که ویژگی‌های فردی، اخلاقی، اجتماعی و عمومیِ او پیش روی مردم است و نیازی به توضیح ندارد. دولت ایشان جریان‌ها و روندهای متفاوتی را در خود داشت. از یک طرف عدالت‌خواهی در دولت شهید رئیسی یک مؤلفه مهم است. عدالت‌گرا بودن و توجه به طبقات فرودست یکی از اولویت‌ها و دغدغه‌های این دولت بود. این دغدغه فقط در عنوان سید محرومان نیست که از ایشان به این عنوان یاد می‌شد.

عملکرد سه ساله دولت را که نگاه می‌کنیم یکی از برجستگی‌های این دولت توجه خاص به عدالت و طبقات محروم است. آخرین گزارش ضریب جینی که مربوط به فاصله طبقاتی هست، نشان می‌دهد که از بین طبقات ده‌گانه جامعه آن دهکی که بیشترین برخورداری در این سه سال را داشته دهک اول جامعه، یعنی محروم‌ترین و کم‌برخوردارتربن دهک جامعه، بوده است. این آمار بانک مرکزی و مرکز آمار است. حتی بانک جهانی آمار پایین‌تری را مطرح کرده است. یعنی نسبت به آمار خود ما انگار وضعیت بهتر شده است. شاخص ضریب جینی در سال ۱۴۰۲ به سی و هفت صدم درصد کاهش پیدا کرده است. هم کل ضریب جینی کاهش پیدا کرد و هم برخورداری دهک‌های پایین بیشتر شده است. در گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس در ارتباط با عدالت آموزشی که در سال ۱۴۰۲ منتشر شده است برای اولین بار با اجرایِ قانونِ اعمال ضریب نمرات پایانی سال یازدهم و دوازدهم در کنکور، ضریب قبولی دهک‌های یک، دو، سه و چهار در دانشگاه‌های اصلی و مادر به شکل چشم‌گیری افزایش پیدا کرده است. یک تحول بزرگ هم در این‌جا می‌بینیم. می‌خواهم بگویم آن عدالت‌محوری را به صورت آماری هم می‌توان نشان داد.

او افزود: در عین حال ما یک گفتاری را در دولت ایشان با عنوان تکیه بر توان داخلی و اعتقاد به ظرفیت داخلی مشاهده می‌کنیم. یعنی با یک درون‌گرایی گسترده چه در گفتارها و چه در سیاست‌ها مواجه هستیم.

حتی نظر شخصی من این است که یکی از دلایل این‌که مذاکرات در آن دوره به نتیجه نرسید این بود که اعتقادی وجود داشت مبنی بر این‌که واقعاً ما با توان داخلی مسائل را حل می‌کنیم. بعد از این‌که وابستگیِ به گفتارِ مذاکره را حذف کردیم آن وقت است که موقعیت برابری برای مذاکره فراهم می‌شود. سومین جریانی که در دولت می‌بینیم یک جوان‌گرایی گسترده است که در حوزه‌های مختلف اتفاق افتاد. به نظر بنده پایگاه طبقاتی دولت شهید رئیسی جریان مذهبی متوسط و متوسط به پایین بود. با دولتی مواجه هستیم که پایگاه مذهبی دارد و از گروه‌هایی تشکیل شده که عموماً از طبقه متوسط و متوسطِ رو به پایین بودند. بخش بزرگی از چالش‌هایی که دولت با آن روبرو شد هم همین پایگاه طبقاتی کارگزاران خود بود. به صورت آشکار و مشخصی دولت پایگاه ضد اشرافیت داشت. دولت مرزبندی مشخصی هم با اشرافیت مذهبی و هم اشرافیت سکولار داشت.

مسئله بعدی مردم گرایی و مشارکت مردم در دولت است تا جایی که نام دولت، دولتِ مردمی بود. وقتی از مشارکت مردمی حرف می‌زنیم باید معلوم شود که در صحنه عمل این امر چگونه تحقق پیدا می‌کند. حداقل جهتِ سلبیِ مشارکت مردمی روشن بود و آن این بود که دولت در برخی از امور مداخله نکند. در بعضی از طرح‌ها این مسئله را می‌بینیم. یکی از بزرگترین تحولاتی که در دولت شهید رئیسی اتفاق افتاد مسئله تسهیل صدور  مجوزهای کسب و کار بود. این طرح یک گام مهم برای مشارکت مردم بود. نکته بعد این‌که نه تنها در شخص شهید رئیسی روحیه عدم تنش وجود داشت بلکه در دولت بخشنامه شده بود که از هر نوع نزاع و تنش سیاسی با رقبای سیاسی در صحنه عمومی پرهیز شود. بنده خودم لااقل دو بخشنامه در این رابطه دیدم. ما عملاً با دولتی مواجه بودیم که تلاش می‌کرد از اختلاف افکنی در عرصه عمومی پرهیز کند.

این استاد دانشگاه در ادامه اظهار داشت: این جریان‌ها و روندهای متکثر را چگونه می‌توانیم در قالب یک گفتار و مفهوم صورت‌بندی کنیم؟ آیا ما با یک دولت متکثر مواجه هستیم که یک سمت آن عدالت‌گرا، یک سمت آن مردم‌گرا و… است یا می‌توانیم با مفهومی خاص به یک وحدت نظری در مورد دولت برسیم؟ چگونه می‌توان تجربه سه ساله دولت شهید رئیسی را به مثابه تکیه بر یک پروژه منسجم گفتمانی نه صرفاً مجموعه‌ای از اقدامات اجرایی مجزا از هم فهم کرد؟ آیا واقعاً طرح کلانی وجود داشت یا ما با مجموعه خردی از اقدامات مواجه هستیم که ربطی به هم ندارند؟ اگر پروژه‌ای وجود دارد در کدام چهارچوب نظری قابل تفسیر است که هم معنا و هدف آن را توصیف کرده باشد و هم امکان تداوم و نهادسازی آن را در آینده فراهم کند؟ ما در مورد گذشته حرف نمی‌زنیم. اگر بخواهیم این طرح را بسط دهیم، طرح باید معطوف به آینده باشد. بحث اصلی ما در دولت این بود که گفتمان دولت چیست.

یکی از ویژگی‌های دولت شهید رئیسی این بود که بحث گفتمان دولت در آن سیاسی شد. عمدتاً در فضای سیاسی می‌گفتند که دولت گفتمان ندارد. این امر به مناقشه سیاسی تبدیل شد. پاسخی که ما در قالب یک متن در دولت آماده کردیم ذیل مفهوم «توسعه بومی» جای می‌گرفت. ما می‌توانیم در کلان پروژه توسعه بومی همه این رویکردها و جهت‌گیری‌های دولت را صورت‌بندی کرده و انسجام ببخشیم. تاریخ مفهوم توسعه بومی به تاریخ توسعه‌خواهی ایرانیان باز می‌گردد. البته این روایت بنده است. من طرح عباس میرزا و قائم مقام را هم ذیل این پروژه می‌بینم. حتی به نظرم بخشی از مشروطه هم ذیل این پروژه قرار می‌گیرد. ملی شدن صنعت نفت هم در این گفتمان جای می‌گیرد. آخرین شخصیتی که به نظر من قبل از دولت شهید رئیسی پروژه توسعه بومی را نمایندگی کرد و آن را پیش برد آقای احمدی نژاد در سه سال اول دولتشان بود. دولت شهید رئیسی بازگشت دوباره به همان کلان طرح توسعه بومی بود.

او با طرح این پرسش که چرا توسعه بومی می‌تواند کلان پروژه دولت باشد، پاسخ داد: هم به خاطر تکیه و اعتقاد به ظرفیت داخلی، هم به خاطر عدالت‌گرایی و هم به واسطه پایگاه ضد اشرافی‌ای که در پروژه توسعه بومی وجود دارد. در همه دولت‌هایی که با این پروژه همراه بودند ما این عناصر را مشاهده می‌کنیم. وقتی ما متن توسعه بومی را نوشتیم که این متن، گفتار رسمی دولت بشود احساس کردیم که پذیرشی در این باره وجود ندارد. بعضی از عناصر و بعضی از بخش‌های مفهوم توسعه بومی کار نمی‌کرد. به طور مثال من فکر می‌کردم مفهوم خودکفایی در سیاست‌های اقتصادی عنصر و رکن مهمی است. اتفاقا در جلسات مختلفی این بحث مطرح شد و به شدت در مقابل این مفهوم واکنش ایجاد شد. این مخالفت از جانب بدنه‌ای صورت گرفت که باید این مفهوم را حمل می‌کرد. توضیح این بود که مفهوم خودکفایی با شرایط زمان سازگار نیست و ما باید مفهوم دیگری را جایگزین کنیم. چه در موضوع خودکفایی چه در موضوع روابط خارجی و چه در موضوع تکیه بر توان داخلی با تحولی مواجه شدیم که در میدان عمل اتفاق افتاده بود.

این جدایی بین عمل و نظر باعث شده است که در میدان عمل نیروهای عمل‌کننده بسیار جلو بروند و در نتیجه آن‌ها درکی از ماجرا و مفهوم دارند که چه بسا با مفهوم توسعه بومی دیگر قابل توضیح نیست. بخش بعدی تلاش ما این شد که یک صورت‌بندی جدیدی از موضوع توسعه بومی شکل بگیرد.

معاون امور جوانان وزارت ورزش و جوانان دولت شهید رئیسی در جمع‌بندی سخنان خود گفت: با توجه به درک و تجربه‌ای که در این سه سال به آن رسیدیم آن اتفاقی که برای آینده جریان توسعه‌گرایی بومی باید بیفتد بازطراحیِ جدی مفهوم توسعه بومی بر محور چند عنصر است که در ادامه به آن‌ها اشاره خواهم کرد. ما متوجه شدیم که گفتارِ «تکیه بر توان داخل» تبدیل به «توانمند‌سازی داخلی» شده است. در واقع از آن فروبستگی گفتمانی و آن محدودیت‌هایی که گفتمان تکیه بر توان داخلی داشت، خارج شدیم. موضوع دوم مسئله ملی‌گرایی است که در گفتمان توسعه بومی، رکن مهمی است. انگار از ملی‌گرایی به منطقه‌گرایی تغییری ایجاد شده است. آن شکل از ملی‌گرایی‌ای که در توسعه بومی با آن مواجه بودیم دیگر حداقل در میدان عمل دغدغه نیست.

یکی از مهم‌ترین سیاست‌هایی هم که در دولت پیگیری شد همین سیاست منطقه‌گرایی بود. رکن سوم هم به نظر من دگرگونی و تغییر منطق اقتصاد تولید محور به منطق اقتصاد توسعه محور است. ما به شدت در توسعه بومی تولید محور هستیم و تلاش می‌کنیم هر چیزی را خودمان بسازیم. اما این تغییر ایجاد شد که خیلی ضرورتی برای چنین تأکیدی وجود ندارد و می‌شود بخش‌هایی از فرایند توسعه را از مسیرها و روش‌های دیگری پیش برد. به نظر با این سه محور می‌شود برای آینده توسعه ایران اندیشید و ذیل آن پروژه‌ها را مشخص کرد و آن‌ها را پیش برد. اگر چنین کلان طرحی آماده نشود دوباره همان داستان نیروهای عمل‌گرا تکرار می‌شود. نیروهایی که قدرت و ثروت را در دست دارند اما وقتی از آن‌ها پرسیده می‌شود که این قطار به کجا می‌رود و مقصد کجاست احتمالاً پاسخ آن‌ها این است که نظریه‌پردازان باید به این پرسش، پاسخ دهند.

مصطفی زمانیان، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، در ادامه نشست گفت: بنده عنوانِ «ما و رئیس‌جمهور رئیسی تا ما و شهید رئیسی» را برای این گفت‌و‌گو انتخاب کرده‌ام. بخشی از این جلسات پرداختن به دستاوردهای دولت سیدابراهیم رئیسی است. دوستان دولت می‌نشینند و در مورد اعداد و ارقام سخن می‌گویند. طبیعتاً هر دولت در یک نقطه‌ای کار را تحویل می‌گیرد و در نقطه‌ای کار را تحویل می‌دهد. بخشی از حرف‌ها هم از جنس پرداخت به شخصیت آقای رئیسی است. البته دهان امثال بنده کوچک‌تر از این حرف‌ها است که بخواهیم در مورد ایشان حرف بزنیم. با این وجود من خیلی متأثر از چند خاطره مهم هستم و حیفم می‌آید که این‌ها را نگویم. حاج‌آقای رئیسی سه‌شنبه‌ شب‌ها جلسه روضه‌ای داشتند که در آن ساختمان قرمز برگزار می‌شد. آن روضه، روضه محافظ‌ها و خود خانواده بود و افراد خیلی محدودی حضور داشتند. بنده یک بار بر حسب ضرورتی به زیرزمین ساختمان قرمز رفتم و در مورد یک کاری با حاج‌آقا صحبت کردم. بعد از نماز و قبل از روضه خدمت ایشان رفتم و بعد از پنج دقیقه که کارم تمام شد بلند شدم که بروم حاج‌آقا گفت کجا داری می‌ری. بنده فکر کردم که حاج‌آقا با بنده کار دارند. گفتم که حاج‌آقا کاری دارم که باید بروم. ایشان به بنده گفت اصلِ کار این‌جاست، همین‌جا بشین. راستش را بگویم من در جلسه ننشستم. می‌خواهم بگویم رفقا ما همان آدم‌های قبلی هستیم و ابراهیم رئیسی این‌گونه انسانی بود. خیلی از رفقا در نمازهای حاج‌آقا شرکت می‌کردند. نماز که تمام می‌شد ما بلند می‌شدیم و گفت‌و‌گو می‌کردیم اما حاج‌آقا از سر سجاده بلند نمی‌شد.

او ادامه داد: شهید رئیسی خیلی به نماز‌های یکشنبه‌ی ذی‌الحجه مقید بودند. یک روزی نماز یکشنبه حاج‌آقا قضا شده بود. ما هم خبر نداشتیم. حاج‌آقا در جمع گفت بچه‌ها نماز یک‌شنبه‌ این هفته من قضا شده است. بروید به آن‌هایی که من گفتم نماز یکشنبه ذی‌الحجه بخوانند بگویید که نماز خود ابراهیم رئیسی قضا شد. این‌‌ها حرف‌های مهمی است که ما در پس تحلیل، سیاست‌ورزی، رسانه و این‌ حرف‌ها سال‌ها است که آن‌ها را گم کرده‌ایم.

اولین روز بعد از معرفی کاندیدای ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان ما و چند نفر از رفقا محضر حاج‌آقا رسیدیم و قرار بود در مورد برنامه ایشان صحبت کنیم و مشورت دهیم. یکی از رفقا گفت طبق لیستی که بیرون آمده شما برنده انتخابات هستید، جامعه هم خیلی ملتهب است، با این حال شما چه تدبیری دارید؟ حاج‌آقا گفت من دنبال وقتی هستم که به دفتر آقا بروم و شما هم ایده خود را ارائه دهید. هر کس ایده و برنامه خود را گفت. بنده هم تحلیل خودم را ارائه دادم. گفتم حاج‌آقا به پنج دلیل می‌خواهم توصیه‌ای بکنم. نتیجه آن پنج دلیل را این‌گونه جمع‌بندی کردم که بنده به نظرم می‌رسد الان مصلحت انقلاب و نظام در این است که شما از رقابت‌های انتخاباتی انصراف دهید. به شهید رئیسی گفتم حضور شما در قوه قضاییه درخشان بوده است و برای نسل ما که شهید بهشتی را ندیدیم بوی ایشان را زنده می‌کند. اما آمدن شما در قوه مجریه با وجود عدم تجربه در این حوزه و مشکلات قوه مجریه بعید است که شهید رجاییِ دومی را تصویر کند. بر دهانمان خاک که نمی‌دانستیم با کسی سخن می‌گوییم که هم بهشتی و هم رجایی دوم انقلاب می‌شود.

رئیس مرکز بررسی‌های استراتژیک دولت سیزدهم در ادامه اظهار داشت: اگر امروز سیدابراهیم رئیسی زنده بود و این جلسه را تشکیل می‌دادیم بینی و بین الله ما بچه حزب‌اللهی‌ها در مورد عملکرد دولت آیت الله رئیسی چگونه سخن می‌گفتیم؟ این همه حرف‌های خوبی که در این ایام می‌شنویم در زمان آقای رئیسی هم بود؟ این‌جاست که مقام معظّم رهبری می‌فرمایند که دلم برای رئیسی سوخت. آقا فرمودند امروز جملاتی از مردم، مسؤولین و سخنرانان می‌شنویم که در زمان حیات ایشان یک جمله از آن‌ها را خرج آقای رئیسی نکردند. من فکر می‌کنم که امثال ما از قطار شهید رئیسی جا ماندیم. رئیسی نه تنها به مثابه یک شهید قابل احترام است بلکه نمونه‌ای است که خدا به وسیله او نشان داد بازی حکمرانی فراتر از مدل‌های ذهنی ماست.

او افزود: از روز اول بعد از انتخابات به واسطه سند تحول دولت درگیر کارهای آقای رئیسی بودم. ایشان برای نگارش سند تحول دولت به عنوان اولین سندی که یک دولت در ابتدای تشکیل کار خود به مردم ارائه می‌داد، در بین رفقای خود مظلوم بود. نزدیکان ایشان آقای رئیسی را نصیحت می‌کردند که سند را منتشر نکنید. می‌گفتند حاج‌آقا شما رئیس‌جمهور شدید چرا می‌خواهید بهانه‌ای دست مردم دهید که علیه خودتان مورد استفاده قرار بگیرد؟ آقای رئیسی یک هفته را خالی کرد و تک‌تک بندهای سند تحول را مرور کردیم. سند که تمام شد حاج‌آقا پرسید که نظرتان چیست که سند را منتشر کنیم؟ ما که سند را نوشته بودیم می‌گفتیم این سند را بگذاریم تصویب و ابلاغ شود.

حاج‌آقا گفت مگر این سند عهد ما با مردم نبوده است پس چرا مردم باید بی‌اطلاع باشند؟ بنده باز هم اگر امروز بودم می‌گفتم آقای رئیس‌جمهور این سند را ابلاغ عمومی نکنید. چراکه دستاویز دشمنان شما خواهد شد. ما از یک مدلِ فکری‌ای جا ماندیم و بعد از یک سال، هنوز هم تغییر نکردیم. خاطره گفتن از آقای رئیسی هنری نیست. یکی از توصیه‌های آقای رئیسی در مرکز بررسی‌های استراتژیک این بود که من از شما نمی‌خواهم روابط عمومی دولت باشید بلکه می‌خواهم با مخالفین و منتقدان دولت بنشینید و نظرات آن‌ها را به من انتقال بدهید. دکتر مسعود نیلی در مراسم امین‌الضرب دولت را نقد کرده بود. حاج‌آقا به من زنگ زدند و گفتند که به دفتر آقای نیلی بروید، سلام بنده را برسانید و حرف‌های ایشان را بشنوید. اگر راضی نشد از ایشان وقت بگیرید که به دفتر بنده بیایند تا با او صحبت کنم. شهید رئیسی در مورد سند تحول هم می‌گفتند که نظر دولت‌مردان قبل را بگیرید و هر کسی که مخالف است نظر خود را ارائه دهد. این‌‌ مطالب رگه‌هایی از سیاست‌ورزی آیت‌‌الله رئیسی را نشان می‌دهد. آقای رئیسی به جوانانی اعتماد کرد که اگر دولت دست ما بود اعتماد نمی‌کردیم.

زمانیان در ادامه بیان داشت: رفقای دولت آقای رئیسی بعد شهادت ایشان ما همدیگر را ندیدیم. این ضعف ماست. این مأموریتی است که حاج‌آقا برگردن ما گذاشت. آقای رئیسی در پنجم یا ششم فروردین ۱۴۰۳ در دیدار گارگزاران در سالن اجلاس به نکته‌ای اشاره کردند و فرمودند ابرپروژه دولت سیزدهم در سال ۱۴۰۳ پروژه امید و اعتماد است. مردم که فرق نکرده‌اند. بنده و شما در رسانه، دانشگاه و… هستیم. بعد از شهادت، کارنامه خود را طبق مأموریتی که شهید رئیسی به ما محول کرد، بررسی کنیم. کسی که دل نائب امام زمان (ع) را شاد کرده حتما سال‌ها نام و یادش در خاطر مردم ایران‌زمین خواهد ماند. امروز که در این‌جا جمع شدیم پیشنهاد بنده این است که باید با یک مأموریت از این جلسه بیرون برویم. هر کس مأموریت خود را پیدا کند و از این در خارج شود. شهید رئیسی امروز بیش از سیدابراهیم رئیسیِ رئیس‌جمهور می‌تواند در آینده ایران مؤثر باشد. اگر این سرمایه گران‌قدر را در اختیار داریم باید آن را خرج یک کار بزرگ کنیم. ما باید با این نام و یاد و خاطره کاری برای آینده ایران انجام دهیم.

زمانیان، استاد دانشگاه و رئیس مرکز بررسی‌های استراتژیک در دولت شهید رئیسی، در پایان سخنان خود گفت: پیام شهید رئیسی هنوز مهم‌ترین مسئله امروز جامعه ایران است. مسئله امید و خلق یک تصویر امیدآفرین از آینده، وصیت و دغدغه آیت‌الله رئیسی بود. اگر باور داریم که حاج‌آقا‌ هیچ تصمیمی را منوط به انتخابات و سبد رأی خودش نمی‌کرد ما هم باید این‌گونه رفتار کنیم. یعنی اگر در دولت آقای پزشکیان فرصتی می‌بینیم که کمک کنیم تا دولت روح امید را به مردم برگرداند طبق وظیفه باید این کار را انجام دهیم.

در دوره‌‌ای که در مرکز بررسی‌های استراتژیک بودیم با چنین مسئله‌ای خدمت آیت الله رئیسی رسیدیم. به حاج‌آقا گفتیم اگر در مرکز بررسی‌های استراتژیک بخواهیم فقط و فقط به یک مسئله بپردازیم آن مسئله، امید و تصویرسازی برای آینده ایران است. یکی از سخنان پرتکرار آیت‌‌الله رئیسی این بود که ما باید برای یک تصویر امیدآفرین از آینده بسیج شویم. من فکر می‌کنم این مهم‌ترین مأموریتی است که در حال حاضر بر دوش ماست و باید با این دغدغه از این در خارج شویم. حاج‌آقای رئیسی در سال ۱۴۰۳ گفتند که مهم‌ترین مأموریت ما افزایش اعتماد است. اگر ان‌شاءالله لایق باشیم، این علم را زمین نخواهیم گذاشت.

سیداحسان خاندوزی، عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، به عنوان آخرین سخنران نشست در ابتدا گفت: می‌خواهم در این چند دقیقه یک روایتی متفاوت، با فاصله و بدون جزئیات از جهادِ تغییری بدهم که شهید رئیسی به خوبی آن را آغاز کرد. ادامه، تکمیل و ارتقاء آن حتماً رسالت ماست اما مسیر گشوده شده است. مجموع محاسبات دولت با اضلاع مؤثر داخلی و خارجی در انتهای دهه ۹۰ به نقاطی رسیده بود که نسبت دولت و دولت‌مردان با اضلاع چهارگانه‌ای که عرض خواهم کرد نسبتی بود که کمتر شباهتی با وضع مطلوب انقلاب اسلامی داشت. ذوزنقه‌ای را در نظر بگیرید با گوشه‌های کشیده شده که بخشی از آن خیلی بی‌جان و ناتوان است و بخش‌هایی از آن پرقدرت و کشیده شده تا گوشه‌‌های صفحه است. این ذوزنقه دفرمه نیازمند یک تغییر جهت، زاویه، تناسب و توازن بود. آن اضلاع چهارگانه به تعبیری عبارت‌ است از نسبت دولت با دستگاه‌های اداری و اجرایی کشور، نسبت دولت با مردم، نسبت دولت با بازیگران خارجی و نسبت دولت با شبکه‌های ثروت و قدرت داخلی.

او افزود: دولت در سال‌های ۹۷، ۹۸ و ۹۹ شکل و شمایلی پیدا کرده بود که نسبت آن نه با مردم، نه با خارجی‌ها، نه با ذی‌نفوذهای داخلی و نه با اهل و عیال خود دولت که دستگاه اجرایی را تشکیل می‌دهند، نسبتِ مناسبی نبود. این امر موجب شد که ما با یک بی‌قوراگیِ نسبت دولت با سایر اضلاعِ نظامِ اجتماعی مواجه شویم. کاری که شهید رئیسی انجام داد این بود که در مورد هر کدام از این‌ها اقداماتی انجام داد تا قدری آن بی‌قوارگی تغییر پیدا کند. نسبت دولت با دستگاه‌های اجرایی یک نسبتی بود که تقریباً از جهت کارویژه‌های اداره کشور خیلی ضعیف و نحیف شده بود و در حال منقطع شدن بود. عملاً هیچ پیش‌برندگی‌ای که دستگاه‌ها به طور مثال در کشاورزی، آب، برق، بانک و… برای آن به وجود آمده بودند، احساس نمی‌شد. این نسبت ناشی از ضعف، نوعی روزمرگی و فرتوت‌شدن دستگاه‌های اجرایی کشور بود.

وزیر اقتصاد دولت شهید رئیسی در ادامه بیان داشت: تحرک‌ بخشیدن به بدنه اجرایی کشور، تضعیف کردن شبکه‌های نفوذ ثروت و قدرت در حکمرانی، تقویت کردن نقش و جایگاه مردم در اداره کشور و توسعه دادن شبکه شرکای خارجی اقداماتی بود که برای رهایی از آن وضعیت اتخاذ شد. در زمینه تحرک بخشیدن به دستگاه‌های اجرایی تابستان ۱۴۰۰ را تصور بکنید که سیاست‌های شهید رئیسی موجب شد دستگاه‌ها در طول نظام اداری کشور و استان‌ها در عرض نظام اداری، نسبت به برخی اهداف مشخص متعهد به پیشبرد شوند. هر هفته و هر ماه وزرا و استانداران در رابطه با مسائلی که درگیر آن بودند باید حساب پس می‌دادند و می‌گفتند که چرا در فلان زمان این اتفاق افتاد یا نیفتاد. یک سال نگذشته بود که رئیس‌جمهور در مورد برخی از اعضا تصمیم به جدایی گرفت. مدیر مربوطه می‌دانست بسیاری از پروژه‌ها که روی زمین مانده بدون هیچ بهانه‌ای مثل این‌که بودجه نیست، تحریم هستیم و… باید تکمیل شود.

بخش دیگری از تحرک بخشیدن ناظر به سیاست‌های شفاف‌سازی‌ نسبت به مسائلی بود که جلوی چشم نبودند و انگار نیاز به پویایی نداشتند، مانند شرکت‌های دولتی. دولت مستقیماً برای شرکت‌های دولتی مانند وزارتخانه‌ها و استان‌ها برنامه‌ریزی‌های کمی و زمان‌مند ارائه نمی‌داد. اما وقتی دخل و خرج و سود و زیان این شرکت‌ها مشخص شد گویا یک‌باره در معرض یک مطالبه و نظارت جدی‌ قرار گرفتند. جدای از این مسئله شهید رئیسی استثنا نمی‌پذیرفتند. مثلاً دوستانی که در شرکت نفت بودند می‌گفتند نفت شرایط خاص دارد، تحریم هستیم و فلان و می‌خواستند که متمایز باشند اما شهید رئیسی هیچ استثنایی را نمی‌پذیرفت. سخت‌گیری و انضباط از خود دولت شروع شده بود. روش دخل و خرج باید تغییر کند، شرکت‌ها و دولت همه باید یک‌کاسه شوند و حساب واحد خزانه انجام شود، دولت فعلاً نباید از بانک مرکزی استقراض کند، باید خود دولت هزینه‌های جاری را بدهد و اقدامات دیگر از جمله سیاست‌هایی بود که برای تکاپوی بیشتر بدنه دولت و خروج از خمودگی گذشته اتخاذ شد.

او در ادامه بیان داشت: مسئله بعدی تقویت نقش مردم بود. برخی اقدامات برای مردم امکان مشارکت ایجاد می‌کرد. موانعی برای حضور در فعالیت‌های اقتصادی وجود داشت که سعی می‌شد هر چه بیشتر آن موانع برداشته شود. به طور مثال امضای طلایی را از مدیران گرفته شد و مردم می‌توانستند خیلی سریع از طریق درگاه ملی مجوزها ورود کنند. در جاهایی از مردم نطرخواهی می‌کردیم. به طور مثال پرسیده شد که می‌خواهید مالیاتِ صنفِ شما صرف چه کاری در چه استانی شود؟ این یک دیالوگ بی‌سابقه بود. مردم ۱۶ سال بود که سود سهام عدالت می‌گرفتند کسی هم خبر نداشت که چه کسی به نمایندگی از آن‌ها در هیئت مدیره فلان پتروشیمی یا جاهای دیگر نشسته است. شهید رئیسی گفتند وزرا حق ندارند نماینده انتخاب کنند بلکه خود کانون‌های سهام عدالت باید فرد مورد نظر خود را انتخاب کنند.

گام دوم هم این بود که اساساً انتخاب کانون‌های سهام عدالت و سرمایه‌گذاری‌های استانی هم با رأی مستقیم مردم صورت بگیرد. یعنی یک انتخابات چهل میلیونی مردمی شکل بگیرد که شروع شده بود و در سه استان هم اجرایی شد. کار استان چهارم بعد از شهادت متوقف شد. اگر کار ادامه پیدا می‌کرد ما شاهد بزرگترین مشارکت انتخابِ اقتصادی مردم بودیم. شهید رئیسی احتساب مالیات‌ شرکت‌هایی که در استان‌ها بودند را از تهران گرفتند و گفتند که این برای خود استان است. شرکت‌های نفتیِ خوزستان در کل دهه ۹۰ پنج همت به عنوان آلایندگی به شهرداری‌ها و دهیاری‌ها می‌دادند. در سه ساله شهید رئیسی این عدد به ۲۵ همت افزایش پیدا کرد.

شرکت‌های دولتی می‌گفتند چرا همه عقب‌ماندگی‌ها را می‌خواهید از ما بگیرید. اما پشتمان به آقای رئیسی گرم بود. اگر شرکت‌ها در موعد مقرر به وعده خود عمل نمی‌کردند از حساب شرکت نفتی برمی‌داشتیم و مستقیم به حساب شهرداری‌ها و دهداری‌ها واریز می‌کردیم. فقط با بودن و حمایت شهید رئیسی چنین مواجهه‌هایی به نفع توده‌ها ممکن می‌شد.

خاندوزی در ادامه با اشاره به تضعیف نسبت دولت‌مردها با شبکه‌های نفوذ قدرت و ثروت در دولت شهید رئیسی گفت: اساساً مکانیزم‌های انتصابات در دولت، زیرمجموعه‌ها و شرکت‌های دولتی و بازرسی‌های پس از آن، تغییر پیدا کرد. مطمئن بودیم لیستی از طرف فلان جریان سیاسی یا وابستگان اقتصادی روی میز مثلاً وزیر کار قرار نمی‌گیرد که گفته شود شما بروید شستا را طبق این لیست که نور چشمی‌ها هستند، بچینید. این مناسبات کاملاً به هم خورد. اتفاقاً برای آن گرو‌ه‌ها هزینه ایجاد شد. بدرفتاری آن‌ها از سمت حاکمیت اغماض نمی‌شد. به طور مثال وقتی فهرست ابربدهکاران اقتصادی منتشر شد بسیاری فشار آوردند که فلانی خیلی گردن کلفت است، خیلی از پروژه‌های دولت دست فلان شرکت است و… اما شهید رئیسی کوتاه نیامد. مؤسسات ناسالمی هم بودند که منحل شدند. قرار بود در سال ۱۴۰۳ بانک آینده منحل شود. شهید رئیسی تصمیم خود را گرفته بود و جزئیات اجرایی هم مشخص شده بود. مقاومت‌های بسیاری بود که بر آن‌ها غلبه شد و دولت خود را برای اقدامات دیگر هم آماده کرده بود. دولت روی شبکه‌های بانکی سخت‌گیری می‌کرد. شاید در هیچ سالی پس از انقلاب خلق پول بانک‌ها این‌قدر سریع منقبض نشده باشد. قدرت خلق پول بانک‌ها در طول کم‌تر از سه سال از رشد ۴۰ درصدی سالانه به رشد ۲۵ یا ۲۶ درصدی رسید.

سیداحسان خاندوزی، وزیر اقتصاد دولت سیزدهم، در پایان سخنان خود گفت: ضلع چهارم هم مربوط به توسعه شرکای خارجی است. در دولت شهید رئیسی این‌گونه نبود که ما فکر کنیم یک امام‌‌زاده است که فقط او شفا می‌دهد. فعالانه به دنبال این بودیم که از همه ظرفیت‌های منطقه‌ای و جهانی استفاده کنیم. شانگهای، بریکس و پیمان با عربستان تنها قسمتی از اقدامات دولت شهید رئیسی بود. گویی روح تازه‌‌ای در فضاهای مختلف کشور دمیده شده بود. نوع مواجهه شهید رئیسی با حمله هوایی به کنسولگری ایران در دمشق یکی از مهمترین اقدامات ایشان بود. آیت‌الله رئیسی با پذیرش تمام عواقب به مسئولین نظامی کشور گفتند که حتما پاسخی جدیِ و بدون فوت وقت داده شود. زمانی که شهید رئیسی را از دست دادیم  مشکلاتی در منطقه ایجاد شد. طبق پیش‌بینی‌های بانک جهانی برای اقتصاد ایران، ما اگر شهید رئیسی را از دست نمی‌دادیم، می‌توانستیم شرایط اقتصادی خوبی را رقم بزنیم. یک تصویر کلان به ما نشان می‌دهد که در نسبت دولت با آن اضلاع چهارگانه چه اتفاقات مثبتی در حال رقم خوردن بود. اساساً نوع دولت‌مردی متفاوتی شکل گرفته بود. شهید رئیسی تنها نساب‌های فردی و شخصی را تغییر نداد بلکه نساب‌های نسبت یک دولت‌مرد با بقیه اضلاع نظام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هم توسط ایشان در حال دگرگونی بود

نشست «سیاست و کرامت؛ رسم سیاست‌وری شهید رئیسی»-۲۹-۰۲-۱۴۰۴
نشست «سیاست و کرامت؛ رسم سیاست‌وری شهید رئیسی»-۲۹-۰۲-۱۴۰۴
امکانات
برچسب ها
احسان خاندوزیدولت سیزدهمسیدابراهیم رئیسیسینا کلهرشهدای خدمتشهید جمهورمصطفی زمانیانوحید یامین پور
ثبت دیدگاه
برای صرف‌نظر کردن از پاسخ‌گویی اینجا را کلیک نمایید.

درس‌گفتار و دوره‌های آموزشی
بیناب، مجلۀ تخصصی فرهنگ‌وهنر
دیدگاه
چهل و پنجمین مسأله شهر در گرگان؛ آیین‌ها کالبد شهر را می‌سازند

چهل و پنجمین مسأله شهر در گرگان؛ آیین‌ها...

۱۴۰۴-۰۳-۰۶
در نشست نقد و بررسی کتاب «لشکر به مثابه امر اجتماعی» مطرح شد؛ در سپیده‌دم جنگ، لشکرها معنای گم‌شده هویت ایرانی را بازآفریدند

در نشست نقد و بررسی کتاب «لشکر به مثابه ...

۱۴۰۴-۰۳-۰۵
در نشست سیاست و کرامت مطرح شد: شهید رئیسی به عنوان عقلانیت قدسی در سیاست ایران

در نشست سیاست و کرامت مطرح شد: شهید رئیس...

۱۴۰۴-۰۳-۰۴
نگاهی به «معماری فطری» در نشست مساله شهر

نگاهی به «معماری فطری» در نشست مساله شهر

۱۴۰۴-۰۳-۰۳
کتاب “لشکر به‌مثابه امر اجتماعی” نقد و بررسی می‌شود

کتاب “لشکر به‌مثابه امر اجتماعی...

۱۴۰۴-۰۳-۰۱
بررسی رابطه تاریخی و معاصر بین فلسفه و رسانه

بررسی رابطه تاریخی و معاصر بین فلسفه و ر...

۱۴۰۴-۰۲-۲۷
امام؛ از تکوین ایران تا تاسیس نظام جمهوری

امام؛ از تکوین ایران تا تاسیس نظام جمهور...

۱۴۰۴-۰۲-۲۷
مواجهه مدارس اسلامی با مدرنیته در دورۀ پهلوی دوم

مواجهه مدارس اسلامی با مدرنیته در دورۀ پ...

۱۴۰۴-۰۲-۲۷
مفاهیم کلیدی مطالعات بازی‌های رایانه‌ای

مفاهیم کلیدی مطالعات بازی‌های رایانه‌ای

۱۴۰۴-۰۲-۲۷
شعر و نثر فقط دو شیوه‌ برای نوشتن نیستند؛ بلکه دو نحوۀ تفکرند

شعر و نثر فقط دو شیوه‌ برای نوشتن نیستند...

۱۴۰۴-۰۲-۲۷
کتاب‌های جدید پژوهشکده
پیشنهاد سردبیر
چهل و پنجمین مسأله شهر در گرگان؛ آیین‌ها کالبد شهر را می‌سازند

چهل و پنجمین مسأله شهر در گرگان؛ آیین‌ها...

۱۴۰۴-۰۳-۰۶
در نشست نقد و بررسی کتاب «لشکر به مثابه امر اجتماعی» مطرح شد؛ در سپیده‌دم جنگ، لشکرها معنای گم‌شده هویت ایرانی را بازآفریدند

در نشست نقد و بررسی کتاب «لشکر به مثابه ...

۱۴۰۴-۰۳-۰۵
در نشست سیاست و کرامت مطرح شد: شهید رئیسی به عنوان عقلانیت قدسی در سیاست ایران

در نشست سیاست و کرامت مطرح شد: شهید رئیس...

۱۴۰۴-۰۳-۰۴
نگاهی به «معماری فطری» در نشست مساله شهر

نگاهی به «معماری فطری» در نشست مساله شهر

۱۴۰۴-۰۳-۰۳
کتاب “لشکر به‌مثابه امر اجتماعی” نقد و بررسی می‌شود

کتاب “لشکر به‌مثابه امر اجتماعی...

۱۴۰۴-۰۳-۰۱
بررسی رابطه تاریخی و معاصر بین فلسفه و رسانه

بررسی رابطه تاریخی و معاصر بین فلسفه و ر...

۱۴۰۴-۰۲-۲۷
امام؛ از تکوین ایران تا تاسیس نظام جمهوری

امام؛ از تکوین ایران تا تاسیس نظام جمهور...

۱۴۰۴-۰۲-۲۷
مواجهه مدارس اسلامی با مدرنیته در دورۀ پهلوی دوم

مواجهه مدارس اسلامی با مدرنیته در دورۀ پ...

۱۴۰۴-۰۲-۲۷
مفاهیم کلیدی مطالعات بازی‌های رایانه‌ای

مفاهیم کلیدی مطالعات بازی‌های رایانه‌ای

۱۴۰۴-۰۲-۲۷
شعر و نثر فقط دو شیوه‌ برای نوشتن نیستند؛ بلکه دو نحوۀ تفکرند

شعر و نثر فقط دو شیوه‌ برای نوشتن نیستند...

۱۴۰۴-۰۲-۲۷
مطالب پربازدید
  • نشست «معماری بوم و سرزمین؛ بررسی معماری ... - 993 بازدید
  • نشست رونمایی از کتاب “انقلاب ۵۷ و ... - 983 بازدید
  • درآمدی بر تعریف خط نستعلیق، با خوانش معا... - 983 بازدید
  • در «سکانس آخر» مطرح شد؛ بازار اصلی‌ترین ... - 979 بازدید
  • واکاوی برنامه‌سازی قرآنی با نگاهی به برن... - 975 بازدید
  • شعر و حکمت عبور از جهان‌زدگی و اسارت در ... - 968 بازدید
  • درس‌گفتار “روندها و نمودهای عرفی ش... - 962 بازدید
  • فرهنگ شهرت تهدید است؛ اما حذف شدنی نیست - 952 بازدید
  • در چهاردهمین نشست مساله شهر مطرح شد؛ هنر... - 939 بازدید
  • درس‌گفتار «هفت فیلم، هفت نگاه درباره ایر... - 933 بازدید
    • برنامه های پژوهشی
    • هیئت علمی
    • چارت
    • درباره ما
    • تماس با ما
    • کتابخانه الکترونیک
    کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی است.
    LemonTheme