در نشست نقد و بررسی مجموعه کتابهای «فیلسوفان رسانه» و «فلسفۀ رسانه» مطرح شد: فلسفۀ رسانه؛ رویارویی با نیستانگاریِ رسانهای
نشست تخصصی نقد و بررسی کتابهایی در «حوزه فلسفه رسانه» به همت پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی دوم مهرماه برگزار شد.
نشست تخصصی نقد و بررسی کتابهایی در «حوزه فلسفه رسانه» به همت پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی دوم مهرماه برگزار شد.
به گزارش روابطعمومی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی، این نشست در راستای رسالت پژوهشکده مبنی بر تعمیق مباحث نظری در علومانسانی با حضور دکتر غلامرضا آذری، دکتر محسن بدره، دکتر محمد خندان و جمعی از استادان و پژوهشگران علاقمند به حوزۀ رسانه دوم مهرماه برگزار گردید. سخنرانان این رویداد تخصصی با تحلیل و ارزیابی مجموعه آثار منتشر شده با عناوین «فلسفه رسانه»، «هایدگر و رسانه»، «کیتلر و رسانه»، «بنیامین و رسانه»، «ژیژک و رسانه»، «کاستلز و رسانه» و «ویریلیو و رسانه»، افقهای جدیدی را برای فهم پدیدههای رسانهای از منظر فلسفی گشودند.

ضرورت فلسفه رسانه در عصر «نیهیلیسم پیام»
در ابتدای نشست دکتر محمد خندان، دبیر مجموعه کتاب «فیلسوفان رسانه» با طرح این پرسش که چرا در عصر انفجار اطلاعات و تکثر رسانهها، پرداختن به «فلسفه رسانه» یک ضرورت انکارناپذیر است؟ و ارجاع به گزاره مشهور مارشال مکلوهان، «رسانه پیام است»، به پرسش تکمیلی و انتقادی پیتر اسلوتردایک، فیلسوف آلمانی با این مضمون اشاره کرد: «پس پیام چیست؟». این پرسش، به اعتقاد وی، جوهر بحرانی را آشکار میسازد که اسلوتردایک آن را «نیهیلیسم پیام» یا «عصر پیامهای پوچ» مینامد؛ وضعیتی که در آن، فرم و ساختار رسانه بر محتوای پیام غلبه کرده و پیامها، تهی از معنای عمیق، صرفاً در سطح فرمال باقی میمانند.

تحلیل کتاب « فلسفه رسانه »؛ باستانشناسی مفهوم میانجیگری
در ادامۀ نشست دکتر محسن بدره، پژوهشگر و مترجم کتاب «فلسفۀ رسانه» به معرفی کتاب پرداخت و گفت: یکی از برجستهترین ویژگیهای این اثر رویکرد «تاریخنگاری زمان حال» آن با الهام از متدولوژی میشل فوکو، است. نویسندگان به جای ارائه یک گزارش خطی و تاریخی از نظریات رسانه، به یک «باستانشناسی اندیشه» دست زدهاند تا لایههای معنایی انباشتهشده بر مفهوم «میانجیگری/رسانش» را در طول تاریخ تفکر غرب بکاوند و از این طریق، درک کنونی ما از این مفهوم را روشن سازند. در واقع کتاب، نقطه عزیمت خود را نه در رسانههای مدرن، بلکه در یونان باستان و رساله فایدروس افلاطون قرار میدهد. در این رساله، سقراط (از زبان افلاطون) با اختراع «نوشتار» به عنوان یک تکنولوژی رسانهای مخالفت میکند. استدلال اصلی او این است که نوشتار به دلیل «غیاب گوینده»، حافظه را تضعیف کرده و حقیقت را از زمینه زنده و دیالکتیکی «گفتار» جدا میسازد. این تقابل میان حضور (در گفتار) و غیاب (در نوشتار)، به یک سنت دیرپای «لوگوسمحوری» در فلسفه غرب منتج شده که تا قرن بیستم نیز ادامه یافته است. کتاب نشان میدهد که چگونه متفکران پستمدرن، به ویژه ژاک دریدا، با طرح مفهوم «واسازانه» نوشتار، تلاش کردهاند با معکوسسازی این سلسلهمراتب، اولویت را به نوشتار بدهند.

تحلیل مجموعه «فیلسوفان و رسانه»؛ کاربست اندیشه فیلسوفان در مطالعات رسانه
محمد خندان هیئت علمی دانشگاه تهران در معرفی و تحلیل مجموعه شش جلدی «فیلسوفان و رسانه» گفت: این مجموعه که در فاصله سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ از سوی انتشارات پالیتی منتشر شده به بررسی دلالتهای آرای یک فیلسوف بزرگ در حوزه رسانه اختصاص یافته است. هدف اصلی این مجموعه، آموزش «نحوه فلسفهورزی» درباره رسانه از طریق مطالعه کاربست عملی اندیشههای فیلسوفان مختلف است. این مجموعه بهدلیل تنوع طیف فکری فیلسوفان منتخب که هم متفکران چپگرا (مانند کاستلز و اسلاوی ژیژک) و هم چهرههای محافظهکار (مانند فریدریش کیتلر) را در بر میگیرد بسیار حائز اهمیت تلقی شد.

در ادامۀ نشست دکتر غلامرضا آذری، هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی نیز در تحلیل خود از این مجموعه با اشاره به نکات کلیدی هر یک از این مجلدات افزود: کتاب هایدگر و رسانه مهمترین جلد این مجموعه است که در آن مفاهیم بنیادین فلسفه هایدگر بهویژه فلسفه تکنولوژی او بر پدیده رسانه تطبیق داده شده است. هایدگر، رسانه را بهمثابه یک «تکنولوژی» تحلیل میکند و این رویکرد، مضامین عمیق اما دیریابی را برای فهم ماهیت رسانه در اختیار ما قرار میدهد. هایدگر به ما میآموزد که تکنولوژی صرفاً یک ابزار خنثی نیست، بلکه یک «شیوه انکشاف» است که نحوه مواجهه ما با «وجود» را تعیین میکند. رسانهها بهعنوان تجلی تکنولوژی مدرن، جهان را به مثابه یک «موجود ذخیره» در برابر ما قرار میدهند که آماده مصرف و بهرهبرداری است.
غلامرضا آذری در تحلیل کتاب کاستلز و رسانه دیگر کتاب این مجموعه ادامه داد: کاستلز در مقابل مباحث انتزاعی هایدگر به مباحثی کاملاً انضمامی میپردازد. همان طور که میدانیم کاستلز بیش از آنکه فیلسوف باشد، یک جامعهشناس است و تأملات عمیق او درباره «جامعه شبکهای» و «جامعه اطلاعاتی» دلیلی است که باعث شده تا در مجموعه فیلسوفان و رسانه قرار گیرد. تحلیلهای کاستلز از اطلاعات و روابط اجتماعی در عصر دیجیتال، ابزارهای مفهومی قدرتمندی برای فهم مسائل انضمامی رسانهها در ایران معاصر، از جمله تحولات فرهنگی و سیاسی، فراهم میکند.
وی افزود: کتاب ژیژک و رسانه به بررسی دیدگاههای اسلاوی ژیژک، فیلسوف و روانکاو اسلوونیایی، پرداخته است. ژیژک با بهرهگیری از مفاهیم روانکاوی لاکانی و فلسفه هگلی، به نقد ایدئولوژی حاکم بر رسانههای معاصر اشاره کرده است. ژیژک در این کتاب نشان میدهد که چگونه رسانهها با تولید «فانتزی» و «لذت»، سوژهها را در ساختار قدرت مستقر نگه میدارند. تحلیلهای او درباره سینما، تبلیغات و اخبار، لایههای پنهان ایدئولوژیک در پس پیامهای ظاهراً خنثی را آشکار میسازد.
عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه درباره ویریلیو دیگر فیلسوفی که در این مجموعه به آن پرداخته شده است، گفت: پل ویریلیو، متفکر فرانسوی، بهدلیل تمرکز بر مفاهیمی چون «سرعت» و «درومولوژی» (علم سرعت)، از چهرههای مهم فلسفه رسانه است. به گفته دکتر آذری، آثار ویریلیو در ایران کمتر ترجمه و شناخته شده است و به همین دلیل این اثر میتواند از آثار قابل توجه باشد.
فریدریش کیتلر، نظریهپرداز رسانه آلمانی یکی از رادیکالترین چهرههای این مجموعه است که در کتاب کیتلر و رسانه به آرای او پرداخته شده است و در ایران نیز اولین باری است که مخاطب با آرای این فیلسوف توجه شده است. این فیلسوف که با رویکرد ماتریالیستی و فناورانه معتقد است این «رسانهها» هستند که وضعیت انسان را تعیین میکنند، نه برعکس.
آرایوالتر بنیامین، فیلسوف آلمانی که عمدتاً با مقاله مشهور خود «اثر هنری در عصر بازتولید مکانیکی» شناخته میشود در کتاب دیگر این مجموعه با عنوان بنیامین و رسانه آورده شده است. این کتاب به صورت نظاممند به تحلیل دیدگاههای بنیامین در مورد پدیدههایی چون روزنامه، قصهگویی، رادیو، عکاسی و سینما میپردازد و نشان میدهد که چگونه این رسانهها، تجربه و ادراک انسان مدرن را دگرگون ساختهاند.
نشست نقد و بررسی آثار حوزه فلسفه رسانه، بر ضرورت گذار از نگاه ابزاری و سطحی به پدیده رسانه و حرکت به سوی یک فهم عمیق، انتقادی و فلسفی تاکید ورزید. آثار مورد بحث، چه کتاب «فلسفه رسانه» با رویکرد باستانشناسانه خود و چه مجموعه «فیلسوفان و رسانه» با کاربست عملی اندیشههای بزرگ، به مثابه منابعی گرانبها برای پژوهشگران ایرانی معرفی شدند. به گفته سخنرانان جلسه فلسفه رسانه نه یک حوزه آکادمیک انتزاعی، بلکه دانشی حیاتی برای فهم و مواجهه با پیچیدگیهای جهان معاصر است؛ جهانی که در آن، هویت فردی، روابط اجتماعی و ساختارهای قدرت، بیش از هر زمان دیگری در پیوند با تکنولوژیهای رسانهای تعریف میشوند.



ثبت دیدگاه