» در دهمین نشست «حکمرانی در فضای تنش» مطرح شد: ابطال نظریات مرسوم توسعۀ غربی در جنگ ۱۲ روزه

پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی

  • اخبار
  • انتشارات
  • گروه‌های علمی
    • گروه علمی مطالعات رسانه و سینما
    • گروه علمی مطالعات اجتماعی و فرهنگی انقلاب اسلامی
    • گروه علمی حکمت هنر
    • گروه علمی سیاست‌گذاری فرهنگی و هنری
  • باشگاه هنر و اندیشه
  • نشریه بیناب
  • فروشگاه کتاب
  • نگارخانه
  • تماس با ما
  • اخبار
  • انتشارات
  • گروه‌های علمی
    • گروه علمی مطالعات رسانه و سینما
    • گروه علمی مطالعات اجتماعی و فرهنگی انقلاب اسلامی
    • گروه علمی حکمت هنر
    • گروه علمی سیاست‌گذاری فرهنگی و هنری
  • باشگاه هنر و اندیشه
  • نشریه بیناب
  • فروشگاه کتاب
  • نگارخانه
  • تماس با ما

در دهمین نشست «حکمرانی در فضای تنش» مطرح شد: ابطال نظریات مرسوم توسعۀ غربی در جنگ ۱۲ روزه

۱۴۰۴-۰۵-۱۱ ۱۴۰۴-۰۵-۱۱ بازدید : 427

نشست «جنگ تحمیلی دوازده روزه و بازاندیشی در بنیاد توسعه ایرانی» از سوی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی با همکاری دفتر مطالعات حکمرانی مرکز پژوهش‌های مجلس دوشنبه ششم مردادماه برگزار شد.

نشست دهم از سلسله نشست‌های «حکمرانی در فضای تنش» با موضوع «جنگ تحمیلی دوازده روزه و بازاندیشی در بنیاد توسعه ایرانی» با حضور میثم مهدیار، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، اسماعیل نوده‌فراهانی، کارشناس‌ارشد دفتر مطالعات حکمرانی، محمدمهدی بذرافشان، دانش‌آموختۀ جامعه‌شناسی توسعه دانشگاه تهران و محمد نیازی، عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی و دبیر نشست، از سوی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی با همکاری دفتر مطالعات حکمرانی مرکز پژوهش‌های مجلس دوشنبه ششم مردادماه در سالن سلمان هراتی حوزه هنری برگزار شد.

محمد نیازی، دبیر نشست، در ابتدا به طرح بحث پرداخت و در این رابطه گفت: ما در این جلسه سعی داریم که روی نسبت جنگ و توسعه متمرکز شویم. پس از تمام شدن جنگ ۱۲ روزه که از طریق رژیم صهیونسیتی به ایران اسلامی تحمیل شد و با مقاومت جانانه‌ای از سوی مردم ایران همراه بود، ما شاهد تولید گفتارهایی در باب توسعه هستیم. جای تعجب است که با این فاصله کم از جنگ، این مقدار ادبیاتِ گوناگون که از منظرهای مختلفی به مطلب پرداخته‌اند پیرامون نسبت توسعه و جنگ تولید شده است. یکی از معروف‌ترین موضع‌گیری‌ها بیانیۀ آن ۱۸۰ نفر پیرامون این موضوع بود. بیانیۀ جبهه اصلاحات هم در همین راستا است. دال مرکزی بسیاری از گفتارهای تولید شده پس از جنگ مسئله توسعه و جنگ است. به نظر بنده سه نقطه در این بیانیه‌ها مورد نظر است؛ اولین نقطه ارائه‌ی تصویری زخم خورده و در حال شکست از ایران است.

نقطۀ دوم مسئله انسجام اجتماعی است. این افراد انسجام اجتماعی شکل گرفته را لغزان و واکنشی می‌دانند. انگار مردم دیدند دیو هفت‌سری به ما هجوم آورده و به صرافت طبع و غریزه پشت حکومت و دولت ایستادند. نقطه سوم تصویری است که از آیندۀ جنگ ارائه می‌دهند. این تفکر بر آن است که چیزی که بقای ما را تضمین می‌کند، حرکت بر اساس مناسبات جهانی است. متناسب با این سه نقطه که در این بیانیه‌ها دیده می‌شود سه نسخه هم ارائه می‌شود. اولین نسخه می‌گوید، تنهایی استراتژیک ایران و عدم همراهی مجموعۀ غرب و شرق است که موجب بحران توسعه، جنگ و فقدان امنیت شده است و در این راستا ضرورت توازن ارتباطات بین شرق و غرب، اتخاذ موضع بی‌طرفی فعال و… مطرح می‌شود. راه‌کار بعدی تجویز اصطلاحات سیاسی و اجتماعی برای جلوگیری از فروپاشی اجتماعی است. سومین نسخۀ پیشنهادی هم تنش‌زدایی و رفتن به سمت مذاکره مجدد برای تضمین امنیت ملی است. مهم‌ترین چالش این افراد قبولاندن این است که ما در این جنگ شکست خوردیم. شکست هم در ابعاد گوناگونی رخ داده است و ما در آستانه سقوط قرار داریم. از اساتید حاضر در جلسه می‌خواهم که موضع خود را در این رابطه بیان کنند. ابتدا از دکتر مهدیار دعوت می‌کنم که بحث خود را هم در نقد این گفتار موجود و هم در مورد پیشرفت ایران مطرح کنند.

میثم مهدیار، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، به عنوان اولین ارائه‌دهنده با اشاره به این‌که ما تا به حال در رابطه با جنگ فکر نکرده‌ایم، گفت: ما هیچ متن اندیشیده‌ای راجع به خودِ پدیدار جنگ نداریم. در رابطه با  جامعه‌شناسی پدیدار جنگ ما شاید تنها یک کتاب -لشکر به مثابه امر اجتماعی- به صورت تألیفی داریم. این کتاب تنها اثری است که تلاش کرده است به پدیدار جنگِ ۸ ساله یک نگاه جامعه‌شناختی و نظری داشته باشد. علی‌رغم این‌که ایران در طول تاریخ، جنگ‌های کوچک و بزرگ بسیاری را تجربه کرده و هر کدام از آن جنگ‌ها تحولات مهمی را رقم زده است، ما به مسئله جنگ توجه نکرده‌ایم.

او افزود: دو عامل مهم موجب این بی‌توجهی شده است. یک دلیل این است که فهم ما از تجدد و مدرنیته فهم تک‌بعدی‌ای است. ما مدرنیته را تاریخ رشد و پیشرفتِ عقلانیت می‌دانیم. کمتر با سویۀ جنگاورانه و استعمارگرانۀ غرب مواجه شده‌ایم. محدود ترجمه‌هایی در این زمینه وجود دارد. حتی در ادبیات علوم اجتماعی در جهان در این رابطه کارهایی صورت گرفته که ما آن را با ادبیات پسااستعماری می‌شناسیم اما در ایران رشته مطالعات فرهنگی دروس ادبیات پسااستعماری را پوشش نمی‌دهد. این امر نشان‌دهنده این است که ما غرب را از این زاویه خیلی مورد بررسی قرار ندادیم. غرب را نماد عقلانیت، گفت‌و‌گو، قرارداد اجتماعی و… می‌دانیم. طبق این نگرش جنگ را یک استثنا در فرهنگ مدرن در نظر می‌گیریم. ادبیات جنگ در غرب بسیار قدرتمند است. افرادی مانند اشمیت در ابتدای قرن بیستم این سویۀ اندیشۀ غرب را برجسته می‌کنند. این نگاه حتی روی وبر تأثیر می‌گذارد. به طور مثال وبر دولت را به مثابه انحصار خشونت قانونی در یک محدودۀ جغرافیایی تعریف می‌کند. او جملۀ جالبی دارد و می‌گوید انضباط نظامی، مادر همۀ انضباط‌ها است. بحث وبر عمدتاً ناظر به سرمایه‌داری و بروکراسی در دوران مدرن است و می‌خواهد نشان دهد که این سویه‌های مدرن برآمده از آن نظمِ نظامی است.

جالب است که ما در ایران به این ابعاد وبر بی‌توجه هستیم. حتی در فلسفه هم دو نوع نگاه به جنگ وجود دارد. اصحاب قرارداد اجتماعی مخالف جنگ هستند اما فیلسوفانی مانند هگل جنگ را تقدیس می‌کنند و آن را یکی از عوامل رشد جامعه می‌دانند‌. هگل معتقد است که جنگ آن‌قدر می‌تواند به جامعه کمک کند که حتی جنگ‌ پیش‌دستانه در مواردی گزینه درست است. نیچه هم اساساً رشد فرهنگ را معطوف به جنگ می‌داند و جنگ را باعث شکل‌گیری فرهنگ عالی قلمداد می‌کند. او ابرمرد را کسی می‌داند که اوج ارادۀ معطوف به غلبه در او جریان دارد. عامل دیگری که موجب بی‌توجهی ما به جنگ بوده این است که اساساً علوم انسانی در ایران غیر تاریخی هستند و نسبتی با تاریخ برقرار نمی‌کنند. ما بیشتر نگاه‌های کارکردگرایانه را پی‌گیری می‌کنیم که پیش‌فرض‌های تاریخی آن‌ها را بدون چون و چرا پذیرفتیم. گفتمان غالب جامعه‌شناسی تاریخی ما بر اساس ایدۀ تضاد دولت و ملت دکتر کاتوزیان بنا شده است. این ایده را در علوم اجتماعی به صورت پیش‌فرض پذیرفته‌ایم.

مهدیار در ادامه بیان داشت: متأسفانه درک غلطی در رابطۀ با توسعه در علوم اجتماعی ما شکل‌‌گرفته است. از زمان‌ جنگ‌های ایران و روس این تلقی ایجاد شد که غربی‌ها پیشرفت کرده‌اند و ما عقب افتادیم و یک مسیر تک‌خطی‌ای وجود دارد و باید آن مسیر را طی کنیم تا به تجدد برسیم. انگار ما گذشتۀ تجدد هستیم. غرب هم این مسیر را طی کرده است. ایدۀ مدرنیزاسیون به معنای کلیِ آن تا قبل از دهۀ ۷۰ و ۸۰ میلادی، ایدۀ اصلی ترقی و تجدد بوده است که ما هم دنباله‌روی می‌کردیم. بعد از این‌که ادبیات پست‌مدرن شکل گرفت در ایران هم پیروانی پیدا کرد. رشته مطالعات فرهنگی در ایران هم شکل گرفت و سعی شد که آن ادبیات سنتی را کنار بزند و درک و دریافت جدیدی از غرب رقم بزند. اما در این‌جا هم به شکل دیگری همان ادبیات بازتولید شد. به این معنا که غرب تبدیل به فضای مصرف شد. درک ما از غرب این بود که غرب یک جایی است که انسان‌ها در مصرف آزاد هستند. حتی چپ‌ها و راست‌ها مسئله‌شان در ایران مصرف است. آدم‌ها باید در مصرف برابر باشند. کانون اصلی مسئله مصرف است.

در بخش بعدی توضیح می‌دهم که چه نسبتی بین جنگ در مفهوم ایرانی آن و توسعه وجود دارد. ما با یک معنای خاصی از جنگ مواجه هستیم. به نظر بنده هم در دفاع مقدس و هم در جنگ اخیر ایدۀ واحدی از جنگ وجود دارد. توضیح می‌دهم که حتی ما جاهایی موفق بوده‌ایم که توسعه برآمده از ایدۀ خاصی از جنگ بوده است.

اسماعیل نوده‌فراهانی، کارشناس‌ارشد دفتر مطالعات حکمرانی، در ادامه گفت: ابتدا در مورد «حکمرانی در تنش» بنده چند نکته عرض می‌کنم. چند سال پیش مقام معظّم رهبری سخنرانی‌ای داشتند و به پیچ تاریخی اشاره کردند. البته شاید حدود و ثغور این پیچ تاریخی روشن نشد اما تذکری بر این بود که جهان در آستانۀ تحولاتی است. طبیعتاً مواجه شدن با این تحولات نیازمند درایت است. چون ما جهتِ آن را هم لزوماً نمی‌دانیم. در چند سال گذشته شاهد بالا رفتن سرعت تحولات بوده‌ایم. زمانی به طور مثال در مورد جنگ کریدورها بحث شده است و این‌که ایران برای پیوستن به این‌ها تأخیر داشته است. مسئله اپیدمی‌ها را داشتیم که در کرونا خیلی جدی خود را نشان داد. بحران‌های محیط‌زیستی هم یکی از آن تحولات مهم است. برخی با کم اطلاعی بحران‌هایی مثل بحران آب را صرفاً به یک سوء مدیریت و مسئلۀ داخلی تقلیل می‌دهند با این‌که این دست مسائل در همه‌جا وجود دارد. به علاوه در حوزه فناوری با پدیده‌هایی مثل هوش مصنوعی مواجه هستیم. بالا رفتن سرعت تحولات و آن تعبیر پیچ تاریخی به ماجرای هفت اکتبر رسیدند. گفتارهایی پیدا شد که جنگ، وجودی است.

او ادامه داد: تقریباً ۸ ماه پیش در مرکز پژوهش‌های مجلس متنی در مورد آستانگی جنگ تهیه شد که این سرعت تحولات عادی نیست و ما باید آماده باشیم. مجموع این‌ها موجب پیدایش تعبیر حکمرانی در تنش شد. آن گفتارهایی که راه توسعه را تنش‌زدایی و تمنای توسعه ذیل سایه غرب را داشتند در این فضا بی‌معنا شده‌اند. آن‌قدر سطح تنش بالاست که این راه ممکن نیست. وقتی نظم جهانی در حال دگرگونی است نمی‌توان از روش‌های ۵۰ سال پیش استفاده کرد. به نظر می‌آید که در این سطح از تنش بعضی از مطالبات و گفتارهایی که در مورد توسعه طرح می‌شود شبیه اظهار بی‌طرفی در جنگ جهانی دوم است. یک عده ساده‌دل فکر می‌کنند اظهار بی‌طرفیِ ما، کار را تمام می‌کند. وقتی سطح تنش بالاست مهم نیست شما کجایید، تنش کار خودش را می‌کند. با این‌که اسامی برخی از افرادی که این ایده را مطرح می‌کنند پرطمطراق است مانند اقتصاددان و… اما دیدگاهشان بی‌ربط با زمان فعلی است. اثر این بی‌ربط بودن را در متن آن بیانیه مشاهده می‌کنیم.

از یک طرف بعد از این‌که تنش را بپوشانند بلافاصله بعد از جنگ دعوت به توسعه می‌کنند و از طرفی توصیه‌هایی که دارند، توصیه‌هایی است که می‌توانستند در دهه ۷۰، ۸۰، ۹۰، یک هفته قبل از جنگ، یک هفته بعد از جنگ و در هر زمانی مطرح کرد. پس این توصیه‌ها چه ارزشی دارند؟ توصیه‌هایی که هر روز می‌توان آن‌ها را منتشر کرد انگار هیچ ارزشی ندارند. این حجم از تنش در جهان هیچ جایگاهی در تحلیلِ افراد آن بیانیه ندارد و این خیلی عجیب است.

نوده‌فراهانی در ادامه اظهار داشت: دائماً به ما گفته می‌شود که همه‌چیز از پرسش عباس‌میرازیی آغاز شد که چگونه شکست خوردیم؟ وقتی که گفتیم چگونه شکست خوردیم به دنبال این رفتند که ملت ایران فلان مشکلات و مسائل را داشته است. البته ما می‌توانستیم این پرسش را بعد از جنگ چالدران هم مطرح کنیم. فارغ از این‌که این پرسش درست است یا خیر، الان در لحظه‌ای هستیم که باید بگوییم چگونه پیروز شدیم؟ سؤال باید تغییر کند اما سؤال را کنار گذاشته‌اند.

او در ادامه گفت: الان باید فکر کنیم که مؤلفه‌ها و عناصر این پیروزی چه بوده است. چه چیزی این لحظه را رقم زده است؟ این لایه دوم بحث ما در این جلسه است. یک لایه سومی هم هست. الگوها و نظریه‌های توسعه عوامل مختلفی را برای توسعه‌نیافتگی مطرح می‌کنند. به طور مثال بعضی از نظریه‌ها کمبود سرمایه را عامل این امر می‌دانند. خب حالا چه باید کرد؟ پاسخ این بوده که ما بانک جهانی و نهادهای دیگری می‌سازیم که فلان برنامه توسعه پیگیری شود. ما در شرایطی در این جنگ پیروز شدیم که نه تنها به ما مساعدت مالی نشد بلکه ما ذیل بسیاری از تحریم‌ها قرار داشتیم و کالاهای خود را حتی نمی‌توانستیم به فروش برسانیم و حتی آن‌هایی را که می‌فروختیم به راحتی نمی‌توانستیم پولش را نقد کنیم. بخش دیگری از نظریات توسعه مساعدت فناورانه را طرح کرده‌اند. کشورهایی که به طور مثال فلان فناوری را ندارند، بیایند که ما به آن‌ها یاد بدهیم. یکی از مساعدت‌ها همین بحث هسته‌ای است. شرط این مساعدت چیست؟ این‌که شما به سمت جنگ نروید و ابزار جنگی نسازید.

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نه تنها هیچ مساعدت فنی‌ای به ما نکرده که بعد از مدتی هم فهمیده‌ایم کم جاسوسی نکرده‌ است. پس عامل فناوری هم داخلی بوده است. بخشی از نظریات توسعه هم به ما می‌گفتند که نبود انگیزه توسعه‌خواهی، عامل توسعه‌نیافتگی و عقب‌ماندگی است. با این رویکرد هم به دشمنی با عرفان، زهد و … پرداختند. برای این که ایده خود را پیش ببرند مسئله آموزش را مد نظر قرار دادند. حالا آن نیروی انسانی و دانشمندی که این لحظۀ پیروزی در جنگ را رقم زده است در اروپا درس نخوانده، تحریم و  تهدید هم شده و در ادامه هم این افراد را شهید کرده‌اند. بنابراین این سه نسل از نظریات در همین کشور ابطال شده است. همۀ آن چهارچوب‌هایی که برای توسعه به کشورها پیشنهاد شده زیر سؤال رفته است. یک سطحی از توسعه هم که پوشانده شده بود استقلال است که با عملکرد ایران مورد توجه قرار گرفت. هیچ‌وقت نظریات توسعه در مورد این‌که استقلال می‌تواند موجب توسعه شود سخن نمی‌گویند بلکه برای تحقیر ما آمدند در حاشیه خلیج فارس و با سران کشورهای عربی عکس گرفتند و گفتند اگر این‌گونه باشید، به توسعه خواهید رسید. توسعۀ وابسته به ما پیشنهاد شد. ما الان می‌بینیم آن عاملی که در توسعه مؤثر بوده و در انقلاب خود را نشان داده، ایدۀ استقلال است.

این پژوهشگر حوزه حکمرانی ادامه داد: آخرین بحثی که باید در این بخش بگویم این است نویسندگان این نامه‌ها و بیانیه‌ها نه تنها عقب‌افتادگی تاریخی و علمی دارند بلکه اگر مشاغل این افراد را پیگیری کنیم، این‌ها به صنعت مونتاژ، واردات اتومبیل، خام فروشی و… وابسته هستند. اساساً آن گروهی که مانع توسعۀ این سرزمین است الان پرچم توسعه را دست گرفته‌ و با آن بیانیه صادر می‌کند. در صنایعی مانند صنعت خودرو چند استاد دانشگاه دیده می‌شود؟ چه کسانی آن‌جا نشسته‌اند؟ به صنعت موشکی و صنعت هسته‌ای که نگاه می‌کنیم، پیوند عجیبی بین صنعت و دانشگاه برقرار شده است. کسانی که ترور کردند، دانشمند بودند. کسانی که سالیان سال در صنعت خودرو حضور دارند و به ما القا می‌کنند که هیچ چیز نمی‌توان ساخت حالا آمده‌اند و می‌گویند راه توسعه فلان است. می‌خواهم بگویم جنگ اخیر حتی در این رابطه که چگونه مشکلات روزمره را باید حل کرد، برای ما پیام دارد. این جنگ به ما می‌گوید چه راهی به نتیجه رسیده است و چه راهی به نتیجه نرسیده است. کسانی که به نتیجه نرسیده‌اند و باید پاسخگوی ملت باشند با طرح توسعه فرار رو به جلو می‌کنند.

محمدمهدی بذرافشان، دانش‌آموختۀ دکتری جامعه‌شناسی توسعه دانشگاه تهران، در ادامه نشست گفت: ما برای این‌که بتوانیم در مورد جنگ و توسعه سخن بگوییم، باید مفهوم یا مفاهیمی داشته باشیم که این دو پدیده را پوشش دهند. به نظر بنده مفهوم امنیت می‌تواند فصل مشترک این دو پدیده باشد. یک جایی گفته شده است که نظام‌های لیبرال و نسخۀ رادیکال این نظام‌ها یعنی نظام‌های نئولیبرال، امنیت را هم به مثابه یک کالا در نظر می‌گیرند. یعنی همانطور که هر کالایی می‌تواند خرید و فروش شود، امنیت هم کالایی است که می‌تواند خرید و فروش شود. وقتی این‌جا در مورد تأمین امنیت سخن گفته می‌شود ما نباید گمان کنیم که تأمین امنیت یک استعارۀ کلامی است. تأمین امنیت دقیقاً مثل تأمین نیروی انسانی، تأمین مواد اولیه و… است. از این نگاه ما امنیت اقتصادی، امنیت فرهنگی، امنیت نظامی و… داریم. وقتی گفته می‌شود امنیت اقتصادی یعنی همان رونق اقتصادی، وقتی گفته می‌شود امنیت فرهنگی یعنی استمرار فرهنگی، وقتی گفته می‌شود امنیت سیاسی یعنی ثبات سیاسی و… . بنابراین کلمه امنیت در حوزه‌های مختلف این‌گونه صرف می‌شود. اگر این‌گونه به مقولۀ امنیت نگاه کنیم، توسعه معنا و تعریف جدیدی پیدا می‌کند. از این منظر توسعه عبارت است از تأمین مستمرِ امنیت. پس وقتی بنده از کلمه امنیت سخن می‌گویم شما می‌توانید گاهی به جای آن، کلمه توسعه و گاهی مفاهیمی مانند ثبات اقتصادی، ثبات سیاسی و… را بگذارید. وقتی امنیت کالای فروشی است باید مانند تمام کالاهای دیگر قواعدی داشته باشد؛ معامله می‌شود پس خریداری دارد، فروشنده‌ای دارد، ثمری دارد و… .

او افزود: در نظام جهانی امنیت، کالای انحصاریِ مرکز است. یعنی متروپل تولیدکننده انحصاری امنیت است و بقیه خریدار هستند. بنابراین آن کسی که تعیین می‌کند قاعدۀ فروش امنیت چیست؟ متروپل است. دیگران باید ببینند که مرکز یا متروپل، کدام امنیت را به چه بهایی می‌فروشد. قاعدۀ اصلی مرکز این است که امنیت را در قبال منفعت به شما می‌دهد. بهای امنیت آن منفعتی است که مرکز تعیین می‌کند. این‌گونه نیست که همۀ بتوانند یک کالا را با قیمتی مشخص بخرند. به طور مثال کشورهای خلیج فارس توانستند با فروش نفت به دلار، یعنی استانداردی که مرکز تعیین کرد، برای خود ثبات سیاسی بخرند. همین کار را لیبی نتوانست انجام دهد. لیبی هم یکی از بزرگترین فروشندگان نفت بود اما نتوانست با نفت ثبات سیاسی و اقتصادی بخرد. ایران قبل از انقلاب هم نتوانست این کار را انجام دهد. شاه هم که بین ۶ تا ۷ میلیون بشکه نفت صادر می‌کرد، با نفت نتوانست برای خود ثبات سیاسی بخرد.

بذرافشان در ادامه مطرح کرد: کالای امنیتی مانند هر کالایی دیگری درجه ۱، ۲ و ۳ دارد. اما فروشنده برای شما گارانتی‌ای در نظر نمی‌گیرد. یعنی ممکن است شما کالا را که می‌خرید کار کند و ممکن است کار نکند. به طور مثال در زمان قاجار که فرانسه و انگلستان مصداق متروپل بودند ما با فرانسه قرارداد فینکنشتاین را بستیم. طبق این قرارداد بنا شد فرانسه از ما در برابر روسیه حمایت کند. اتفاقاتی افتاد که فرانسه با روسیه قرارداد بست و ما را رها کرد. یک مدت دیگر قرارداد مجمل و مفصل را با انگلستان بستیم. باز هم قرار شد انگلستان در برابر روسیه از ما دفاع کند. در این‌جا هم انگلستان ما را رها کرد.

فروشنده ممکن است کالای خود را به صورت پکیج به شما بفروشد. به طور مثال اروپا که متحد اقتصادی بزرگ آمریکاست سال‌ها بیان می‌کند که از سمت آمریکا مورد تهاجم فرهنگی قرار گرفته است. آمریکا می‌گوید نمی‌شود کالای اقتصادی من را بگیرید و کالای فرهنگی را خریداری نکنید.

او ادامه داد: بحث بعدی این است که هر کالای امنیتی‌ای را هر کشوری نمی‌تواند بخرد. چین هر قیمتی هم که پرداخت کند، نمی‌تواند تکنولوژی روز آمریکا در زمینه هایتک را خریداری کند اما اسرائیل در تولید می‌تواند شریک باشد. از طرفی کالاها مانند بازار تجاری می‌توانند به صورت CKD و SKD و تحت لیسانس به شما تحویل داده شوند. یعنی زمانی یک کالا را به ما می‌دهد که به پیچ آن هم نمی‌توان دست زد. مثلاً می‌گوید اف-۱۶ در فرودگاه می‌نشیند و مستشار من به همراه تکنسین آمریکایی می‌آید و شما نباید به یک پیچ هم دست بزنید. یک زمان کالا را CKD به شما می‌دهد. یعنی کالا را می‌دهد و می‌گوید خودتان آن را مونتاژ کنید.

این پژوهشگر با طرح این سؤال که اگر شما نخواهید کالا را بخرید چه اتفاقی می‌افتد؟، گفت: کالای امنیت مانند هر کالای دیگری بازاریابی می‌شود. وجه بازاریابانۀ کالای امنیت که آن روی سکه است، چیست؟ ترس. اگر نخواهید امنیت را خریداری کنید باید با ترس مواجه شوید. ترس هم کارگزاران خود را دارد. سیاست‌مداران، مقاله‌نویسان، روزنامه‌نگاران، رسانه‌ها و… به شما فشار می‌آورند تا با ترس شما را قانع کنند تا کالا را بخرید.

به طور مثال در دوران قاجار عباس‌میرزا نامه می‌نوشت به پدرش که والله روس آن‌قدرها هم قوی نیست اما عوامل انگلستان پایتخت را قانع کرده بودند که با روسیه نمی‌توان درافتاد.

مسئله سوم هم خط قرمز مرکز است. خط قرمز مرکز تولید کالا توسط دیگری است. اگر کالا را تولید کنید تا پای جان با شما می‌جنگد. در جنگ جهانی اول و دوم آلمان می‌خواست وارد متروپل شود اما آن‌ها نمی‌خواستند. دیدیم هم که تا پای جان با آلمان جنگیدند. بنابراین اگر در تأمین امنیت به سمت تولید بروید سایۀ جنگ بالای سر شماست. هرچه بیشتر حرف از استقلال بزنید سایۀ جنگ بیشتر شما را دربر می‌گیرد و اگر لازم باشد جنگ عینیت پیدا می‌کند. اگر بنا باشد توسعه را به همان معنای تأمین مستمرِ امنیت از متروپل بخواهید، یا باید به بازی او تن بدهید یا باید به سمت جنگ بروید؛ راه سومی هم هست که در بخش بعدی مطرح می‌کنم.

میثم مهدیار در دور دوم سخنان خود گفت: آقای فراهانی به نکتۀ دقیقی اشاره کردند و آن این بود که پیشران‌های توسعه در کشور ما سوژه‌های خاصی دارد. همانطور که اشاره کردند یکی از اصلی‌ترین جاهایی که دانشگاه با صنعت ما پیوند می‌خورد، فضای نظامی و هسته‌ای ماست. تیتر روزنامه‌ها را روز بعد از پرتاب ماهواره مخابراتی ناهید ۲ به فضا، ببینید. هیچ تیتر یک، دو و سه‌ای در صفحه اول رسانه‌های منتسب به جماعت اتاق بازرگانی، یعنی از شرق تا دنیای اقتصاد، نمی‌بینید. اساساً تاکنون نشده که در این رسانه‌ها یک دانشمند ایرانی تیتر یک شده باشد و عکس او روی جلد بیاید. تنها دانشمندی که عکس او را می‌زنند خانم میرزاخانی است که همه دلایلش را می‌دانیم. مسئله این نیست که او دانشمند ریاضی است بلکه فردی را به نمایش می‌گذارند که از ایران رفته و ظاهری متناسب با سلیقۀ آن‌ها دارد و مطابق این‌ها روایت می‌سازند. روزنامه اعتماد بعد از جنگ شروع به تولید روایت‌هایی در مورد شهدای جنگ کرد. آن‌جا تقریباً هیچ‌کدام از دانشمندان هسته‌ای را پوشش ندادند. بیشتر تأکید روی مردم عادی و کسانی بود که سبک پوشش خاصی داشتند و در واقع یک گزینشی وجود داشت.

این جامعه‌شناس ادامه داد: ما در حوزۀ فناوری نانو جزو ۵ کشور برتر هستیم. در ۱۲ سال گذشته این حوزه بیش از ۱۰۰ درصد رشد اقتصادی داشته است. وجه مشترک این حوزه و حوزه‌های مشابهی که ما رشد چشمگیری را در آن‌ها شاهد هستیم، حضور آدم‌های جنگ ۸ ساله است. میرزایی، سجادی و دیگران از سال ۸۰ این حوزه را پیش برده‌اند که آدم‌های جنگ بوده‌اند. حوزه‌های دیگر هم همین است. اساساً دفاع مقدس ۸ ساله علی‌رغم تمام خسارت‌هایی که به ما وارد کرده است پایۀ توسعه ایران است.

مهدیار با طرح این پرسش که چرا ما در جنگ ۸ ساله پیروز شدیم؟، اظهار داشت: جنگ ۸ ساله در واقع جنگ جهانی بود. با ۱۷ ملیت در دفاع مقدس می‌جنگیدیم. کشورهای گوناگونی به عراق کمک می‌کردند. داخل ایران هم که درگیری‌های زیادی را به خود می‌دید. انتظار این بود که ایران به دست صدام فتح شود. به نظر بنده آن‌چیزی که کمک کرد و باعث شد ما در دفاع مقدس پیروز شویم و در این جنگ ۱۲ روزه هم بازتولید آن را می‌توانیم ببینیم، فرهنگِ تاریخی ماست. فرهنگ تاریخی‌ای که با انقلاب اسلامی فوران کرده است. بنده اساساً انقلاب و جمهوری اسلامی ایران را بازتولید تاریخ ایران می‌دانم. مسیر ایران از پیش از اسلام یک روند رو به تکامل دارد. البته در جاهایی با دست‌اندازهایی مثل دوران پهلوی مواجه بوده است. انقلاب اسلامی واکنشی به انشقاق دیانت و سیاست بود که در مشروطه شروع شد و پهلوی هم سعی در پیش‌برد آن ایده را داشت. فرمِ انقلاب ما یک فرم کاملاً بومی است. انقلاب اسلامی از جهت مشارکت در انقلاب فراگیرترین انقلاب مدرن است. وقتی انقلابی فراگیر شود باید منازعات درونی بیشتر شود و خشونت افزایش پیدا کند. با این وجود انقلاب اسلامی صلح‌‌آمیزترین انقلاب هم هست. این به فرم انقلاب ما بازمی‌گردد که برآمده از تاریخ دینی و بومی ماست. جمهوری اسلامی هم بازتولید این تاریخ است. جنگ در واقع اوجِ این بازتولید است.

مهدیار در پایان سخنان خود گفت: این جنگ می‌توانست موتور توسعه ما باشد. هر توسعه‌‌ای نیازمند یک انرژیِ پیشران است. حالا این انرژی در غرب از ناسیونالیسمِ ملیِ آن‌ها سرچشمه گرفت. حالا در جاهایی مثل آلمان این ناسیونالیسمِ ملی مخرب می‌شود‌. اما انقلاب ما انقلاب ناسیونالیستی نیست اگرچه کاملاً به معنای تاریخی، ایرانی است. روح انسان ایرانی در خودِ جنگ هم تجلی پیدا می‌کند. این امر می‌توانست موتور یک توسعه پایدار برای ما باشد. کمااینکه رشحاتی از آن، مهم‌ترین دستاوردهای علمی و تکنولوژیکی را برای ما رقم زد. ما به واسطه آدم‌هایی که جنگ دیده بودند، توانستیم از دانشگاه به فناوری نانو و… برسیم. وگرنه خودِ دانشگاه در ذات خود چنین چیزی را ندارد. زمانی می‌توانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم که چیزی تولید کنیم و خلاقیت داشته باشیم. خلاقیت نیازمند یک انرژی و اعتماد به نفسی است. ملتی که اعتماد به نفس نداشته باشند، نمی‌توانند توسعه داشته باشند. دفاع مقدس در آن ۸ سال و در این ۱۲ روز، تذکری برای اعتماد به نفس بود. بعد از آتس‌بس مردم در عین نگرانی ناراحت شده‌بودند. آن‌ها می‌گفتند باید بزنیم و کار را تمام کنیم. این موافقت با جنگ همان اعتماد به نفس است. توسعه نیازمند اعتماد به نفس ملی است که از قضا یکی از ویژگی‌های جنگ ما ایجاد اعتماد به نفس و هویت خاص است. این روحیۀ تاریخیِ ما که متشکل از ویژگی‌های ظلم‌ستیزی، فتوت، دادگری و… است، هویت خاصی را به وجود آورده است. اتفاقاً با وجود این روحیه برخلاف نظر آقای سریع‌القلم در مورد EQ و فردگرا بودن ایرانیان، ما جزو جمع‌گراترین ملت‌ها هستیم. این مسئله به خوبی در زمان بحران نمایان می‌شود. توسعه یعنی این خصائص و ویژگی‌هایی که فعلاً در عرصه اجتماعی ظهور پیدا کرده و هم‌گرایی ایجاد می‌کند را بتوانیم تبدیل به ساختارهای اجتماعی کنیم. این کاری است که جنگ ۱۲ روزه امکانش را برای ما دوباره فراهم کرده است.

نوده‌فراهانی در ادامه اظهار داشت: طبیعتاً فرد یا افرادی که وظیفۀ خود را حفاظت از یک نظم و حاکمیت می‌دانند، در لحظه جنگ ناگزیر هستند که به سمت همبستگی و انسجام اجتماعی حرکت کنند. ایدۀ همبستگی اجتماعی در ۱۲ روز جنگ، گفتار غالب بین گروه‌های مختلف و فعالان اجتماعی بود. اما بحث توسعه، زمین و امکان جدیدی برای ما فراهم کرد. انگار ما غرق در انسجام شدیم. انسجام خوب است اما یک طرحی می‌خواهد. انسجام بعد از آن لحظۀ اولیه نیازمند تفسیر است.

تفسیر انسجام چیست؟ گروهی آمدند به اسم تفسیر انسجام، طرحی از توسعه را روزی میز ما گذاشتند که تا ۲۰ سال پیش می‌گفتیم غلط است و الان می‌گوییم ناممکن است. آن‌ها از اقتصاد شروع کردند. توصیه اول بود که اگر می‌خواهید اقتصاد درست شود باید به اقتصاد جهانی پیوست. البته باید مذاکراتی کرد. مذاکرات هم پیش‌شرط‌هایی دارد که حد و حدود سیاست خارجی و داخلی را طرف مقابل تعیین می‌کند. جولانی تمام این کارها را کرد اما نشد. این گفتار در عین حال به ما این کمک را کرد که بازگردیم و همبستگی را تفسیر کنیم.

او افزود: تفسیر همبستگی همراه با تصویری از توسعه امکان‌پذیر است. جمهوری اسلامی هم مثل تمام کشورها خواستار توسعه است. توسعه در یک معنای عام خواستۀ تمام کشورهاست. محور همبستگی همان‌طور که گفته شد اعتماد به نفس است. یک ما می‌توانیمی شعار این انقلاب بود و یک توانستیم و اعتماد به نفسی در این ۱۲ روز شکل گرفت. این اعتماد به نفس باید تبدیل به عنصر و اراده‌ای شود برای این‌که ما بتوانیم در مورد آموزش دوباره فکر کنیم و با این ما می‌توانیم مشارکت مردم را در آموزش دخیل کنیم و در حوزه‌های دیگر هم همین کار را انجام دهیم. آن‌چیزی که الان در داخل باید پیگیری کنیم ترجمه این اعتماد به نفس در حوزه‌های مختلف و نتیجه آن ما می‌توانیم، است.

این پژوهشگر حوزه حکمرانی در پایان اظهارات خود گفت: تجربه سوریه هم مسائلی را روشن می‌کند. دعوت ما تا به امروز این بود که بیایید مستقل باشیم اما الان این است که نمی‌توان بازی قبلی را ادامه داد. این‌که وزرای خارجۀ ۱۱ کشور عربی و اسلامی نگرانی خود را از اوضاع سوریه بیان کردند خیلی معنا دارد. این‌ها متوجه شدند که بازی، بازی عجیبی است. تغییر مرز اتفاق عجیبی است و ممکن است دامن‌گیر باقی کشورها شود. بنابراین می‌توانیم دوباره در مورد مرزهای ملی با دیگر کشورها گفت‌و‌گو کنیم. دعوت دهه ۶۰ می‌تواند دوباره تجدید شود. توسعه به تنهایی شدنی نیست. توسعه با گروهی از کشورها، جمعیتی از ملت‌ها و با سامان دادن اراده‌ها امکان‌پذیر است. این رویکردی است که می‌تواند در وزارت خارجه پی‌گیری شود. همه این‌ها نیازمند بازسازی جاهایی است که مسئول اصلاح نگاه ما به توسعه بوده‌اند؛ مانند مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت. این نهادها باید اساساً متناسب با این طرح جدید مورد بازنگری قرار بگیرند. اصلاً شاید نیاز نباشد سند بنویسند و نیازمند تولید گفتار، روحیه و… باشند.

بذرافشان، دانش‌آموخته جامعه‌شناسی، ادامه داد: بیانیه‌ای که برخی نوشتند دو سه نکته دارد که اگر شدنی بود ما با آن موافق بودیم. یکی این‌که بیایید برویم معامله کنیم‌. بنده عرض کردم که نظام جهانی می‌گوید من امنیت را معامله می‌کنم. این دوستان هم می‌گویند بروید معامله کنید. اما بنده گفتم که نظام جهانی معین می‌کند مابه‌ازایی که باید داده شود چه چیزی باید باشد. آن‌ها از ما مابه‌ازایی می‌خواهند که نمی‌توانیم فراهم کنیم. این معامله سر نمی‌گیرد، چرا؟ برای این‌که شما می‌گویید امنیت اقتصادی، توسعه پایدار و… می‌خواهم و حاضرم به جای آن نفت و… بدهم. او می‌گوید نه من بچه تو را می‌خواهم. دست بر قضا یک بار آن‌ها گفتند ما بچه شما را می‌خواهیم و ایران تقدیم کرد. مگر سال ۵۰ هویدا نگفت بحرین دختر خودمان بود اعلی حضرت دلش خواست و آن را شوهر داد؟ یک بار ایران بچه‌اش را حاضر شد بدهد اما معامله سر نگرفت. بعد از آن پهلوی به توسعه پایدار نرسید.

مسئلۀ ما با نظام جهانی مسئلۀ موشکی، هسته‌ای، آزادی بیان، حمایت تروریسم و… نبوده است. نصرالله تقوی در اولین مجلس مشروطه می‌گوید: «ما می‌خواهیم مسئله سرحدات طبق یک قانون بین‌المللی حل شود و ما حد و مرزهای یکدیگر را بشناسیم. هر روز در یک نقطه یک مذاکره جدید تولید نشود.» یعنی ما از آن موقع درگیر این بودیم که متروپل برای ما کاری بکند. بنابراین مسئله این است که معامله سر نمی‌گیرد. سالیان سال تجربه‌ای که فقط مربوط به بعد از انقلاب نیست این امر را ثابت می‌کند. حالا باید چه کنیم؟ اول آن بیانیه، آقایون می‌گویند ما باید تغییر پارادایم دهیم. با این مسئله هم موافقیم اما از کجا باید به کجا رفت؟ ما باید پارادایم را به ترتیبی تغییر دهیم که فروش امنیت و ایجاد ترس را دگرگون کنیم. امنیت باید از امر مطلوب به امر موجود تبدیل شود. در گذشته تاریخی ایرانیان امنیت پیش‌فرض بوده است.

او در پایان گفت: پارادایم امنیت سه مبدأ متافیزیکی در تاریخ غرب داشته است؛ یکی تاریخی یونانی- رومی، یکی الهیات مسیحی و دیگری فلسفه غرب. در تاریخ یونانی- رومی، انسان غربی، انسانی است که در طبیعت آرام زندگی می‌کند اما انسان ناآرام و خشن است. الهیات مسیحی هم انسان را فردی می‌داند که گناه‌کار به دنیا می‌آید و باید کارهایی کند که از گناه خارج شود. یعنی زایش همراه با ترسِ رفتن به جهنم است. در فلسفۀ غرب هم تنازع بقا مطرح می‌شود. اما در مقابل الهیات ما انسان را موجودی می‌داند که پاک به دنیا آمده و مسئله این است که خود را آلوده نکند. در حوزه‌های دیگر هم، سنت و قواعدی متفاوت با غرب داریم.

اگر امنیت از مطلوب به موجود تبدیل شود آن وقت جامعه به صورت طبیعی به دنبال ایمنی خواهد بود. نسبت ایمنی و امنیت مثل نسبت پیشگیری با درمان است. حکمران وقتی با جامعه‌ای مواجه هست که امنیت را پیش‌فرض گرفته است آن وقت دیگر مجبور نیست امنیت را از خارج وارد کند. بنابراین آن موضوع خرید امنیت منتفی خواهد شد. پارادایم توسعه به پارادایم پیشرفت تبدیل می‌شود. توسعه یک مفهومی است که با ساختار سر و کار دارد. پیشرفت مبتنی بر فرد و کنش فردی است. یعنی پیشرفت جامعه سرریز افراد جامعه است. پیشرفت را هم نمی‌توانیم از خارج وارد کنیم. حالا حکمران برای بقای خودش باید بر اتباعش تکیه کند. باید مراعات حال اتباع را بکند. این که معتقد هستیم مدرنیته ادامه طبیعیِ تحول بشر نیست به این خاطر است که مدرنیته اساس را ترس می‌داند ولی طبیعت جامعه انسانی اساسش امنیت است.

نشست «حکمرانی در فضای تنش؛ جنگ تحمیلی ۱۲ روزه و بازاندیشی در بنیاد توسعه ایرانی»-۰۶-۰۵-۱۴۰۴
امکانات
برچسب ها
جنگ 12 روزه-توسعه فرهنگی-توسعه اقتصادی-حکمرانی-جنگ و توسعه
ثبت دیدگاه
برای صرف‌نظر کردن از پاسخ‌گویی اینجا را کلیک نمایید.

درس‌گفتار و دوره‌های آموزشی
بیناب، مجلۀ تخصصی فرهنگ‌وهنر
دیدگاه
در نشست «تعزیه و روایت ایرانی» مطرح شد: «تعزیه، حلقه مفقوده روایتِ ایرانی»

در نشست «تعزیه و روایت ایرانی» مطرح شد: ...

۱۴۰۴-۰۹-۰۲
با کتاب «مفاهیم کلیدی در اقتصاد رسانه»؛ آرین طاهری برگزیده سی‌و‌دومین جشنواره کتاب سال دانشجویی شد

با کتاب «مفاهیم کلیدی در اقتصاد رسانه»؛ ...

۱۴۰۴-۰۸-۲۸
کارکرد ادبیات داستانی در ادبیات نمایشی مذهبی ایران

کارکرد ادبیات داستانی در ادبیات نمایشی م...

۱۴۰۴-۰۸-۲۴
در نشست ایده ایران چیست؟ مطرح شد: «بازگشت به کجاستیِ ایران؛ از فلسفۀ مکان تا طرح آمونیل»

در نشست ایده ایران چیست؟ مطرح شد: «بازگش...

۱۴۰۴-۰۸-۱۳
نشست نقد و بررسی رمان «آن‌جا» برگزار شد؛ آینده‌ای که نمی‌خواهد از گذشته جدا شود

نشست نقد و بررسی رمان «آن‌جا» برگزار شد؛...

۱۴۰۴-۰۸-۱۱
در آیین نکوداشت استاد محمود فرشچیان مطرح شد؛  هنر، سلوک و احیاء؛ مروری بر میراث محمود فرشچیان در هنر معاصر ایران

در آیین نکوداشت استاد محمود فرشچیان مطرح...

۱۴۰۴-۰۸-۱۱
«آمونیل؛ طرحی برای توسعه و منطقه‌گرایی در غرب آسیا»

«آمونیل؛ طرحی برای توسعه و منطقه‌گرایی د...

۱۴۰۴-۰۸-۱۱
چگونه می‌توان از معماری بومی به‌عنوان الگوی سیاست‌گذاری شهری بهره گرفت؟

چگونه می‌توان از معماری بومی به‌عنوان ال...

۱۴۰۴-۰۸-۱۱
نشست نقد و بررسی رمان «آن‌جا»

نشست نقد و بررسی رمان «آن‌جا»

۱۴۰۴-۰۸-۰۵
شهرگفتار؛ خوانش سه بعدی تهران

شهرگفتار؛ خوانش سه بعدی تهران

۱۴۰۴-۰۸-۰۳
کتاب‌های جدید پژوهشکده
پیشنهاد سردبیر
در نشست «تعزیه و روایت ایرانی» مطرح شد: «تعزیه، حلقه مفقوده روایتِ ایرانی»

در نشست «تعزیه و روایت ایرانی» مطرح شد: ...

۱۴۰۴-۰۹-۰۲
با کتاب «مفاهیم کلیدی در اقتصاد رسانه»؛ آرین طاهری برگزیده سی‌و‌دومین جشنواره کتاب سال دانشجویی شد

با کتاب «مفاهیم کلیدی در اقتصاد رسانه»؛ ...

۱۴۰۴-۰۸-۲۸
کارکرد ادبیات داستانی در ادبیات نمایشی مذهبی ایران

کارکرد ادبیات داستانی در ادبیات نمایشی م...

۱۴۰۴-۰۸-۲۴
در نشست ایده ایران چیست؟ مطرح شد: «بازگشت به کجاستیِ ایران؛ از فلسفۀ مکان تا طرح آمونیل»

در نشست ایده ایران چیست؟ مطرح شد: «بازگش...

۱۴۰۴-۰۸-۱۳
نشست نقد و بررسی رمان «آن‌جا» برگزار شد؛ آینده‌ای که نمی‌خواهد از گذشته جدا شود

نشست نقد و بررسی رمان «آن‌جا» برگزار شد؛...

۱۴۰۴-۰۸-۱۱
در آیین نکوداشت استاد محمود فرشچیان مطرح شد؛  هنر، سلوک و احیاء؛ مروری بر میراث محمود فرشچیان در هنر معاصر ایران

در آیین نکوداشت استاد محمود فرشچیان مطرح...

۱۴۰۴-۰۸-۱۱
«آمونیل؛ طرحی برای توسعه و منطقه‌گرایی در غرب آسیا»

«آمونیل؛ طرحی برای توسعه و منطقه‌گرایی د...

۱۴۰۴-۰۸-۱۱
چگونه می‌توان از معماری بومی به‌عنوان الگوی سیاست‌گذاری شهری بهره گرفت؟

چگونه می‌توان از معماری بومی به‌عنوان ال...

۱۴۰۴-۰۸-۱۱
نشست نقد و بررسی رمان «آن‌جا»

نشست نقد و بررسی رمان «آن‌جا»

۱۴۰۴-۰۸-۰۵
شهرگفتار؛ خوانش سه بعدی تهران

شهرگفتار؛ خوانش سه بعدی تهران

۱۴۰۴-۰۸-۰۳
مطالب پربازدید
  • نشست «فهم سواد رسانه‌ای در ایران: سواد ب... - 984 بازدید
  • «امکان‌ها و زمینه‌های حقوقی برای رشد وی‌... - 983 بازدید
  • تاملی در سیاست‌های بازآفرینی شهری در چهل... - 971 بازدید
  • اثر «لیالی و الدهور» در محفل چهل‌و‌نهم «... - 961 بازدید
  • در پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی؛ نشست «... - 957 بازدید
  • سیدحسین شهرستانی در نشست «عصر نصرالله»: ... - 952 بازدید
  • گفتارهای اصحاب اندیشه و علوم انسانی در چ... - 941 بازدید
  • در هشتمین جستار «بازار رسانه» مطرح شد؛ ش... - 935 بازدید
  • در نشست «سه دهه در آیینه جادو» مطرح شد؛ ... - 928 بازدید
  • کتاب «هم رومی و هم زنگی» به بازار نشر آم... - 923 بازدید
    • برنامه های پژوهشی
    • هیئت علمی
    • چارت
    • درباره ما
    • تماس با ما
    • کتابخانه الکترونیک
    کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی است.
    LemonTheme