محمد حمزهزاده: ما یک اکسیر داشتیم به نام انگیزه و توان انگیزهزایی در تیم تولیدکننده
اولین گفتوگو از سلسله گفتوگوهای« سنجه»، با حضور محمد حمزهزاده مدیر اسبق انتشارات سوره مهر برگزار شد.
اولین گفتوگو از سلسله گفتوگوهای« سنجه»، با حضور محمد حمزهزاده مدیر اسبق انتشارات سوره مهر برگزار شد.
اولین گفتوگو از سلسله گفتوگوهای« سنجه» که به مرور یک تجربه مدیریت فرهنگی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی میپردازد، به همت پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی دوشنبه دوازدهم تیرماه ۱۴۰۲ در سالن سلمان هراتی برگزار شد. اولین نشست «سنجه» با دبیری دکتر محسن دنیوی به مرور تجربه مدیریتی «محمد حمزهزاده» در انتشارات سوره مهر پرداخت.
به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، محمد حمزه زاده متولد سال ۱۳۴۸ تهران است و از هفده سالگی نوشتن برای مجلات را آغاز کرده است و در ۲۲سالگی اولین کتاب خود را که مجموعه قصهای برای نوجوانان بود به چاپ رساند. او در ۲۴سالگی سردبیری مجلات رشد کودک و نوآموز و دانشآموز وزارت آموزش و پرورش را تجربه کرد. وی که فارغ التحصیل کارشناسی کارگردانی سینماست، کار در حوزه هنری را با همکاری با دفتر ادبیات و هنر مقاومت شروع کرد و سپس وارد مجله سوره نوجوانان شد. چند سالی بهطور همزمان با سه دفتر رشد، مقاومت و سوره نوجوانان همکاری داشت و از سال ۸۱ دوباره به حوزه آمد و مسئولیت انتشارات سوره مهر را بر عهده گرفت.
محمد حمزهزاده بهعنوان مدیر موفقی که انتشارات سوره مهر را در سال ۱۳۸۱ راهاندازی کرده است، در نشست «سنجه» از سوره مهر بهعنوان یک دارایی ملی نام برد که حاصل تلاش صدها نفر است.
وی افزود: انتشارات سوره مهر از خاکستر انتشارات حوزه هنری برخاست. نیمی از شخصیت حوزه هنری شخصیت انتشاراتیاش بود که در طول سالها کتابها، نشریات و مجلات با تیراژ بالا منتشر کرده اما بعدها همه این فعالیتهها خاموش شده بود. برای ما که فضا را دیده بودیم و با جامعه نویسندگان آشنا بودیم این نیاز خیلی جدی به چشممان میآمد که در کنار این منظومه تولید محتوا و تولید فکر که در حوزه هنری است، باید موسسه و سازمانی وجود داشته باشد که بتواند از این داراییهای تولیدی بهرهبرداری کرده و به دست مخاطبان برساند. هر کس ایدهای داشت و ایده ما این بود که در منظومه فعالیتهای تولید و نشر و ارتباط با مخاطب، یک زنجیر از این حلقه قطع است و آن تولید فنی، بازاریابی ، توزیع و فروش است. این، جایی بود که حوزه هنری در طول سالیان مکرر شکست خورده بود. در ابتدای کار به اندازه چند صفحه کاغذ طرح نوشتیم. تقریبا حرفهایی زدیم و پیشبینیهایی کردیم و همانها را اجرا کردیم و طبعا جواب داد. در طرحم نوشته بودم همه امکانات حوزه هنری از قبیل شبکه فروشگاهی و هر ابزاری که وجود دارد کنار هم قرار بگیرد تا اتفاقی بیفتد.
به گفته محمد حمزهزاده، حوزه هنری منابع انسانی درجه یک داشت. نویسندگانی که کتابهایی نوشته و با تیراژ خوب چاپ کرده و حتی جایزه بین المللی گرفته بودند، اما به جز ۷۰-۸۰ کتابی که رهبری بر آن تقریظ نوشته بودند، رمانهایی مثل« من او » بود که حتی تردید داشتند دوباره چاپ کنند.
او ادامه داد: مدل کسب کار دو سو دارد؛ یک سو منابع کلیدی و یک سو هم مشتریان که هردو را باید با هم دید و با هم شروع کرد. ما تقریبا هر دو بخش را دیده بودیم. در بخش منابع که فکر میکردیم عالی هستیم و میشد کارهای خوب تولید کرد. در بخش مشتریان هم سابقه ما در حوزه و خصوصا در بخش مطبوعات به ما یاد داده بود که این محتوا خواهان دارد. اینها را دیده بودیم و همه اینها باعث شد که وارد کار شویم. از نظر نیرویانسانی نُه نیروی درحقیقت بازنشسته داشتیم و از نظر منابع فقط یک کتابفروشی بود که الان کتابفروشی سوره مهر است. البته نه با این شکل و شمایل و یکی هم در خیابان ۱۶ آذر که دانشگاه میخواست تصاحب کند، با این شرایط کار را شروع کردیم.
در ادامه نشست دکتر محسن دنیوی این سوال را مطرح کرد که آیا در حقیقت ایده شما بستهبندی متفاوت بوده است؟ حمزهزاده در پاسخ گفت: بله، همان موقع بعضی از ناشران بودند که از فلان نویسنده کتاب چاپ میکردند و کتابهایشان پرفروش هم میشد. این شواهد به ما نشان میداد که ما نویسنده و محتوا را داریم اما مشکل ما چاپ، بستهبندی و بازاریابی است. گزارشهای شکستهای قبلی باعث شده بود اصلا در این زمینه فکر نکنند. البته اینها کتابهای واحد ادبیات بود؛ درباره کتابهای ادبیات مقاومت، موضوع کمی عقبتر بود. دیدهها و تجربیات نشان میداد محتوا وجود دارد اما کسی نیست که اینها را بستهبندی کند و به جایی برساند. براساس یک نیاز و ایدهای که برگرفته از تجربه ناشران دیگر بود پای کار آمدیم.
حمزهزاده با اشاره به اینکه اگر قرار باشد مجدد این کار را شروع کنم، اینقدر بیتوقع وارد این کار نمیشوم، ادامه داد: اگر تجربه الان را داشتم و با این سطح فکر، حتما برای شروع کار، شروط میگذاشتم. مشخص میکردم با چه کسی میخواهم کار کنم و چه کسی قرار است کار من را ارزیابی کند. از طرف دیگر نبودن منابع مالی ما را پیر کرد، شاید آن زمان این مسئله را شرط میکردم و بیتوقع وارد این کار نمیشدم. البته آن زمان همه مایل و آماده بودیم که اگر یک ماشین داریم بفروشیم و بیاوریم در انتشارات بگذاریم، تا مدتها بچهها پول زندگیشان قاطی انتشارات بود. پیش آمده بود که گاهی چند ماه حقوق ندادم و کسی بابت نگرفتن حقوق گلایه نکرد. قبل از انتشار کتاب« دا» اوضاع ما قابل قبول نبود. البته آقای مومنی شریف در هرشرایطی از ما حمایت میکرد.
محمد حمزهزاده که علاوه بر مدیرعاملی انتشارات سوره مهر، قائممقامی حوزه هنری، معاونت سینمایی و مدیرعاملی بنیاد کتاب را در کارنامهاش دارد اضافه کرد: صبوری چیزی است که در نسلهای بعد از ما خیلی کم میبینیم. فضای کار فرهنگی، فضای کار کشاورزی است. فضای فرهنگی حوصله و صبوری و درک از کارهای فرهنگی میخواهد.
وی افزود: ما یک اکسیر داشتیم به نام انگیزه و توان انگیزهزایی در تیم تولیدکننده شورای تولید. نکته دیگر هم این بود، نیروهایی که وارد سیستم میشدند سابقه فعالیت انتشاراتی نداشتند و رفته رفته یاد میگرفتند. اتفاقا چون مشکلات را نمیشناختند به دل مشکلات میرفتند. یک جایی در تعریف خاطراتم گفتهام ما ۵ نفر تیم شورای تولید به طور مستمر هر هفته، همدیگر را می دیدم و گزارش میدادیم و به نوعی همدیگر را تقویت میکردیم. باورداشتیم که موفق میشویم. این جمع بزرگترین دارایی ما بود تا حوصله و صبر داشته باشیم. البته گاهی التفاتات رهبر معظم انقلاب هم شامل حال ما میشد و به واسطه دوستان حالی از ما میپرسیدند که تا مدتها تجدید انرژی میکردیم.
حمزهزاده از تعطیلی بخش مطبوعات حوزه هنری به عنوان یکی از کارهایی خوبش نام برد و ادامه داد: وقتی مسئول انتشارات سوره مهر شدم، به فاصله کمی مسئولیت بخش مطبوعات هم به من سپرده شد. یکی دوسال هم مطبوعات راه انداختیم. بعد از مدتی احساس کردم محصولات تاریخ مصرفدار به سازمان انتشاراتی ضربه میزند و این تاریخ مصرفدار بودن آزاردهنده بود. تصور میکنم زمانی که برای مطبوعات گذاشتم، درحقیقت تلف شد. از زمانی که متوجه شدم مطبوعات به انتشارات ضربه میزند آن را تعطیل کردم.
در ادامه نشست حاضران سوالاتشان را مطرح و مدیر سابق انتشارات سوره مهر به سوالات پاسخ دادند.
ثبت دیدگاه