نشست نقد و بررسی رمان «آنجا» برگزار شد؛ آیندهای که نمیخواهد از گذشته جدا شود
نشست نقد و بررسی رمان «آنجا» از سوی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی و دفتر ادبیات داستانی مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری برگزار شد.
نشست نقد و بررسی رمان «آنجا» از سوی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی و دفتر ادبیات داستانی مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی به نقل از حوزه هنری انقلاب اسلامی، نشست نقد و بررسی رمان «آنجا» سهشنبه ۶ آبانماه با حضور تیمور آقامحمدی نویسنده اثر، محمد رودگر نویسنده و پژوهشگر ادبیات، سجاد صفار هرندی جامعهشناس و پژوهشگر تاریخ فرهنگی، محسن دنیوی پژوهشگر آیندهپژوهی و سیاستگذاری فرهنگی، محمد حسینی نویسنده و منتقد، محمدرضا وحیدزاده پژوهشگر هنر و محمد قائم خانی نویسنده در سالن طاهره صفارزاده برگزار شد.

تیمور آقامحمدی در ابتدای نشست به اهمیت رمان در ادبیات اشاره کرد و گفت که رمان به مثابه چیزی است که خاصیت معنازایی و سوژهبودنش، به اندیشیدن و فکر کردن حول مسائل مختلف کمک میکند. این خاصیت سبب میشود که آن وجهی که نویسنده شاید کاملاً به آن آگاه نیست، آشکار شود و مسائل به گونهای بیان شوند که معناهایی حتی خارج از اراده نویسنده هم از رمان استخراج شوند.

در ادامه نشست، سجاد صفارهرندی جامعهشناس و پژوهشگر تاریخ فرهنگی با بیان نکاتی از جمله ویژگیهای فرمی و تکنیکی رمان «آنجا» عنوان کرد: این رمان اثری پخته و جاافتاده است و این امر حاکی از بلوغ نویسنده و به ویژه زاویهای است که نویسنده برای طرح مفهوم «ایرانشهر» انتخاب کرده است.
وی پیوند آذربایجان با ایران برای اندیشیدن و طرح کردن مسئله ایران را موضوع مهمی در این رمان دانست و در ادامه در باب زمان حاکم بر این رمان که آینده است، این نقد را وارد کرد که انتخاب ما در صحبت کردن از آینده ایران، نوعی جسارت ادبی و فرهنگی دارد که در رمان «آنجا» این کارِ جسورانه، به نحوی غیرجسورانه انجام شده است.
وی افزود: ما برای خلق یک اثر آیندهنگر، نیاز به این داریم که در برخی مواقع احتیاط را کنار بگذاریم و اهل ریسک کردن باشیم که در این رمان اتفاق نیفتاد.
صفارهرندی در ادامه نکات خود اظهار کرد: جذابیت ژانر این رمان و چیزی که خواننده را درگیر خود میکند، در این است که جهان داستان بتواند چیزهایی غیرعادی را در اکنون ما معرفی کند که این اتفاق در رمان «آنجا» خیلی کم رخ داده است.
او همچنین یکی از علتهای این اشارات کم را ناشی از فاصله زمانی محدود سالهای پرداخته شده در اثر دانست چرا که داستان رمان در سال ۱۴۲۰ رخ میدهد و شاید انتظار حیرتانگیز زیادی نتوان از آن داشت.


به نام آینده، به کام نوستالژی
صفارهرندی پس از ارائه نکات خود در راستای بررسی و نقد کتاب، جای خود را به محسن دنیوی داد. او که در حیطه آیندهپژوهی تخصص دارد، به آمیزش آینده و گذشته در رمان «آنجا» پرداخت و گفت: در این کتاب بیش از آنکه گشایشی نسبت به آینده صورت بگیرد، درهای زیادی رو به گذشته باز شده و خاطرهبازیهای زیادی صورت گرفته است. حجم مرور گذشته در این اثر بیش از آِینده بوده و این البته نکته خوبی است که به ما نشان میدهد چرا آیندهاندیشی ما ضعیف است. ما خیلی درگیر گذشته هستیم و حتی زمانی که میخواهیم به آینده بیندیشیم، باز به گذشتهمان رجوع میکنیم.
او در ادامه به مخاطب هدف این رمان اشاره کرد و گفت که به نظر میرسد مخاطبان این رمان غالباً از دهههای ۵۰ و ۶۰ خواهند بود؛ زیرا کدهای نوستالژیکی درون داستان وجود دارد که برای دهههای متأخر مانند دهه هشتادیها قابل درک نیستند.

بدهبستان تخیل و واقعیت
محمد حسینی نویسنده کتاب «آبیتر از گناه» که پیشتر جایزه ادبی گلشیری را از آن خود کرده، ضمن بررسی نکات افرادی که پیش از او کتاب را مورد نقد قرار داده بودند، صحبتهای خود را با بیان این نکته آغاز کرد که اساساً ادبیات چیزی بدهکار واقعیت نیست و نویسنده بدهی به واقعیت ندارد. او میتواند هرآنچه دلش میخواهد را هرطور که دلش میخواهد بنویسد اما تأکید بر این نکته هم ضروری است که واقعیت، سکوی پرتاب نویسنده است.
حسینی سپس با گریزی به تفاوت مفهومی آرزو و رؤیا گفت که رؤیا امری نیست که به سادگی محقق شود، اما تحقق آرزو ناممکن نیست. برای مثال آرزوی ثروتمند شدن را میتوان با تلاشهایی در جهات خوب و بد برآورده کرد، چراکه آرزو دستیافتنی است و رؤیا دستنیافتنی، مانند اینکه من رؤیای داشتن بال را همواره در سر بپروانم. بنابراین، آنچه نویسنده در این رمان به آن پرداخته، یک رؤیاست. رؤیایی که نه فردی، بلکه جمعی است و متعلق به هرکسی است که در این خاک متولد شده است.
وی در ادامه در نقد پایانبندی کتاب به این نکته اشاره کرد که ضربآهنگ کند دو سوم ابتدای داستان کشش مخاطب را در پی ندارد و این درحالیست که در یک سوم پایانی، اثر وارد اوجگیری ادبی میشود. او علت این اتفاق را شیفتگی نویسنده به ایده ذهنی و جزئیات پرداخته شده اثر دانست که مانع از بروز تعلقهای داستانی در ابتدای رمان شدهاند.

پس از ارائه نکات مطرح شده، نوبت به محمدرضا وحیدزاده رسید. او که پژوهشگر هنر و کارشناس ادبی است، ضمن تأیید موضوعات مطرح شده، به ارائه نکات تکمیلی خود بر این اثر پرداخت.
او در ابتدا به مهارت نویسنده در داستاننویسی اشاره کرد و قوت قلم تیمور آقامحمدی را به یک راننده حرفهای تشبیه کرد. رانندهای که آنچنان به او اطمینان داریم، که حین رانندگیاش با خیال راحت میخوابیم و نگران حادثه خطرآفرینی نیستیم.
او سپس به سرعت بالای پایان داستان اشاره کرد که گویی انفجاری ناگهانی به شکلی که انتظارش را نداریم ما را درگیر خودش میکند. همچنین از دیگر نکات مهم برای این نویسنده، تازگی موضوع آینده و پرداخت به آن در رمان بود.
وحیدزاده با ارائه مثالهایی همچون رمان ۱۹۸۴ اورول، به این مسئله اشاره کرد که جهان خلق شده در این داستانها و محتوای مطرح شده در این سناریوها با گذشت سالهای طولانی، همچنان برای ما تازگی دارند و این خاصیت نوشتن درباره آینده است که موضوعات در زمینههایی طرح میشوند که گذر زمان، آنها را کهنه نمیکند.

در ادامه، از محمد قائم خانی، به عنوان آخرین سخنران دعوت شد تا نکات انتهایی این نشست را در راستای نقد و بررسی رمان «آنجا» عنوان کند.
او ضمن تمجید از قلم توانای نویسنده، به سریعبودن تحولات در جهان امروز اشاره کرد و گفت که رخنه صنعت هوش مصنوعی به ساحتهای جدیدتر و همچنین تغییر تمام مرزهای خاورمیانه در دستکم ۱۰ سال آینده، از جمله تحولات مهمی هستند که به سرعت در حال رخ دادنند؛ بنابراین فاصله شانزده ساله میان زمان حاکم بر داستان و زمان کنونی ما، فاصله کمی نیست و اتفاقاً باید توقع تحولات بسیار سریعی را در حدفاصل این سالها داشت.








ثبت دیدگاه