آزیتا افراشی در نشست نگاهی به میراث علمی دکتر کورش صفوی: کوروش صفوی در پی بنیانگذاشتن مکتب زبانشناسی تهران بود
نشست نگاهی به میراث علمی کورش صفوی، زبانشناس و مترجم مطرح ایرانی برگزار شد.
نشست نگاهی به میراث علمی کورش صفوی، زبانشناس و مترجم مطرح ایرانی برگزار شد.
نشست نگاهی به میراث علمی دکتر کورش صفوی، زبانشناس و استاد دانشگاه علامه طباطبایی، به بهانه چهلمین روز درگذشت این استاد فقید به همت پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی و همراهی دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری با حضور دکتر آزیتا افراشی، رئیس انجمن زبانشناسی ایران، دکتر محمد راسخمهند، زبانشناس و عضو هیئتعلمی دانشگاه بوعلی سینای همدان و مهدی صالحی، دبیر نشست، عصر دوشنبه ۲۷ شهریور۱۴۰۲ در سالن سلمان هراتی حوزه هنری برگزار شد.
به گزارش دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری، این نشست با حضور برخی استادان زبانشناسی از جمله دکتر شهین نعمتزاده، دکتر گلنازمدرسی قوامی، دکتر راحله گندمکار و دکتر فاطمه عظیمیفرد و تعدادی از دانشجویان زبانشناسی همراه بود.
در ابتدا، مهدی صالحی، دبیر نشست، به سابقه حضور دکتر صفوی و همکاران و شاگردانشان و چاپ کتابهای منبع در زمینه زبانشناسی در حوزه هنری اشاره کرد و گفت: امیدواریم این نشست مقدمه بازگشت زبانشناسان به حوزه هنری و احیای پژوهشهای زبانی در آن باشد.
دکتر راسخ مهند، زبانشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینای همدان، که سخنران نخست نشست بودند، در ادامه این نشست فعالیتهای علمی دکتر صفوی را در شش حیطه تقسیمبندی کرد و گفت: یکی از حیطههای کاری دکتر صفوی تدریس ساخت زبان فارسی بود که البته تألیف و ترجمهای در این خصوص ندارند ولی بعدها دانشجویان ایشان کارهایشان را در این زمینه ادامه دادند که میتوان به دکتر آزیتا افراشی اشاره کرد که کتاب ساخت فارسی را تألیف و در انتشارات سمت منتشر کرد.
این زبانشناس در ادامه به فعالیتهای دکتر صفوی در زمینه ساختگرایی و زبانشناسی سوسور به عنوان دومین حیطه کاری ایشان پرداخت و گفت: توجه جدی و خیلی درستی به بحث ساختگرایی از جمله ساختگرایی سوسوری داشت و بهترین کاری که در این حیطه کرد، ترجمه کتاب «دوره زبان شناسی عمومی» تألیف «فردینان دو سوسور» و ترجمه دو کتاب از«جاناتان کالر» با عناوین «بوطیقای ساخت گرا» و «فردینان دو سوسور» بود.
در ادامه دکتر راسخ با اشاره به دو کتاب «درآمدی بر معنیشناسی» و «منطق در زبانشناسی» بحث معنیشناسی را به عنوان سومین حیطه کاری صفوی برشمرد و گفت: معنیشناسی اصلیترین حیطه دکتر صفوی است و چند کتاب در این حیطه ترجمه کرده است. وی افزود: ایشان اولین کسی بود که بحث معنیشناسی را مطرح کرد ولی هیچوقت به معنیشناسی شناختی نرسیدند و تا آخر حیاتشان بر همان معنیشناسی ساختگرا و معنیشناسی واژگانی متمرکز بود. وی ادامه داد: در آثار نوشتاری ایشان نیز نظریهای خاص درباره معنیشناسی ندیدم.
این زبانشناس، نشانهشناسی را حوزه چهارم کاری دکتر صفوی عنوان و خاطرنشان کرد: وی از دل ساختگرایی به مرور به نشانهشناسی رسید که باز هم پایش روی نشانهشناسی سوسوری بود. دکتر راسخ در این باره ادامه داد: از دل نشانهشناسی نیز به مرور وارد بحث زبانشناسی ادبیات، که پنجمین حیطه کاری ایشان است، شد. وی در این زمینه پیشگام بود و کاری را که انجام داد، قبل از ایشان ندیدهام. خیلی هم سعی کرده بود که این حیطه را ایرانی ببیند و یکی از بحثهایی که ایشان ایرانی کرده است این است که پلی از زبانشناسی به ادبیات زده است ولی این پل محکم نشده است. نظراتی هم خاص خود داشتند که فکر نکنم از کسی وام گرفته باشد.
وی در ادامه به ترجمه بهعنوان ششمین حیطه کاری دکترصفوی اشاره کرد و گفت: کلی آثار ترجمه کردند که بیشترشان در زمینه ارتباط فلسفه و ادبیات است که از جمله میتوان به کتاب «درآمدی بر فلسفه زبان»، «دیوان شرقی غربی گوته» و دو کتاب از نوآم چامسکی با عناوین «زبان و ذهن» و «زبان و اندیشه» اشاره کرد. علاوه بر این کتابها، کتابهای دیگری همچون «تاریخ خط»، «زبانهای دنیا» و «فن دستور» را هم ترجمه کرد.
دکتر راسخ با اشاره به اینکه ایشان آنچه را درس میداد کاملا فهمیده بود، گفت: بحث پیش آمده که برخی از کارهای دکتر صفوی ارژینال و مبنا نیست، در پاسخ باید گفت که وی با متنهای زیادی روبهرو بوده و قرار نیست که هر کتابی نظریه باشد و خیلی از مباحث تخصصی را باید در مقاله جست. وی بر بحث «زبانشناسی ایرانی» تأکید میکرد و میگفت که اینهمه زبان و گویش داریم ولی هنوز اطلس زبانهای ایرانی نداریم. دکتر راسخ تصریح کرد: البته منظور ایشان این نبود که جزیرهای به نام زبانشناسی ایرانی بسازیم بلکه اهتمام بر این داشت که اصولی علمی را بگیریم و سپس بحثهای ادبیات و زبان خود را روی آن اصول اجرا کنیم.
وی خاطرنشان کرد: اینگونه فکر نمیکرد که کاری به نظریه و ترجمه نداشته باشیم که اگر اینگونه فکر میکرد، کتاب سوسور را ترجمه نمیکرد بلکه تأکیدشان بر این بود که اهل تماشای صرف نشویم و به گذشته خود بیاعتنا نباشیم.
این عضو هیئتعلمی زبانشناسی دانشگاه بوعلی سینا در پایان با اشاره به اینکه بحث زبانشناسی ایرانی در جاهایی جایگاه پیدا کرده است اظهار کرد: البته در این زمینه نظریه زبانشناسی نداریم ولی در بحث ارتباط زبانشناسی و ادبیات نیازمند نظریهایم. بنابراین، جا دارد که حوزه هنری سعی کند سرآمدان زبانشناسی و ادبیات را دور هم جمع کند تا نقشه راهی برای ارتباط این دو حوزه و همچنین نشانهشناسی دنبال کنند.
این استاد و پژوهشگر زبانشناسی خاطرنشان کرد: نظریه چیزی نیست که در یک نشست به نتیجه برسد بلکه در طول سالها شکل میگیرد و بنابراین باید جایگاهی خاص داشته باشد و خیلی از نظریهها را رد یا تأیید کند.
دکتر شهین نعمت زاده، زبانشناس و استاد بازنشسته دانشگاه الزهرا، در ادامه این نشست با اشاره به اینکه زمانی در دانشگاه تهران درس معنیشناسی و نشانهشناسی تدریس میشد گفت: دکتر علیمحمد حقشناس میگفت تا کارشناسی ارشد معنیشناسی خواندهاید و در دوره دکتری جا دارد به نشانهشناسی بپردازیم. دورهای هم دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی در این زمینه خیلی فعال بودند و از میان آنان اساتیدی پدید آمدند که اکنون از سرآمدان هستند.
دکتر فاطمه عظیمیفرد، زبانشناس و استاد دانشگاه، نیز به تدریس دورههای آمادگی کنکور توسط دکتر صفوی در اواخر دهه ۷۰ در دانشگاه علامه اشاره و اظهار کرد: دکتر صفوی کتابی به عنوان «سرگردان در فلسفه ادبیات» دارد که در آن هیچ ارجاعی ندارد و به مبانی ریشهای فلسفه و ادبیات پرداخته است.
دکتر راحله گندمکار، همکار و شاگرد دکتر صفوی، در ادامه این نشست توضیحاتی درباره کتاب یادشده داد و گفت: مبانی دیدگاهی که دکتر صفوی مطرح کردهاند در کتاب «سرگردان در فلسفه ادبیات» مطرح شده که آغازگر طرح نظریه ایشان بود. وی در این باره ادامه داد: خود دکتر صفوی میگفتند که این فقط یک طرح است و نیازمند فهم و بسط و به محک و آزمون گذاشتن است تا ببینیم شکل نظریه پیدا میکند یا نه؟ دکتر گندمکار افزود: در کتاب واژه نیز بدیهیات زبانشناسی را به چالش کشیدند و به تشکیکی که دیدگاه ادراکی میتواند ایجاد کند هم پرداختند. گندمکار در ادامه با اشاره به دو کتاب «درآمدی بر معنیشناسی» و «منطق در زبانشناسی» دکتر صفوی که در پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی منتشر شده اظهار کرد: ایشان در کتاب «درآمدی بر معنیشناسی» دیدگاههایش در زمینههای مختلفی به ویژه در معنیشناسی را بسط داده و در کتاب «منطق در زبانشناسی، هم مبنا فلسفه است اما برای پیادهسازی ریاضیگونه مباحث از منطق استفاده کرده است.
وی در ادامه به مخالفت دکتر صفوی با معنیشناسی شناختی اشاره کرد و گفت: وی همواره زبان و معنا و مجموعهای از مفاهیم معنایی را مطرح کرده و بسیاری بحثها را زیر سؤال برده است. ایشان همواره بر اندیشیدن تأکید داشت و میگفت: آنچه را میگویم حتما نپذیرید و دربارهاش فکر کنید. همواره بر کارکردن هم تأکید داشت و همیشه از دانشجویانش می پرسید که چه کاری در دست دارید و کارنکردن برایش قابل پذیرش نبود.
در ادامه برنامه دکتر آزیتا افراشی، رئیس انجمن زبانشناسی ایران و استاد دانشگاه، با ابراز خوشحالی از برگزاری بزرگداشتی درباره دکتر صفوی بهعنوان یکی از بزرگان زبانشناسی و ابراز تأسف از درگذشت ایشان، به سخنرانی درباره این شخصیت علمی زبانشناسی پرداخت و گفت: در اوایل دهه ۷۰ که من رشته زبانشناسی شناختی را انتخاب کردم، این اندیشمند بزرگ از ارکان شکلگیری اندیشه و تفکر زبانشناسی ایران به شمار میآمد. وی زبانشناسی را یکی از نظریهمحورترین دانشهای علومانسانی و موفق در ایران دانست و گفت: این علم از لحاظ روش، مسیرهای روشنی را طی میکند. دکتر افراشی با اشاره به طرح بحث زبانشناسی ایرانی توسط دکتر صفوی گفت: ایشان بین زبانشناسی و سنت مطالعه زبان تفاوت میگذاشت. وی ادامه داد: دکتر صفوی به خاطر تعدد آثارش و تداوم در مسیر نگارش و ترجمه، تأثیر زیادی بر زبانشناسی ایرانی گذاشت. دکتر افراشی بر تدوام در کار علمی و پرکاری اما نه در یک شاخه تأکید کرد و اظهار کرد: یک محقق خوب، حتما یک محقق پر کار است که دکتر صفوی در این خصوص نمونه است.
دکتر آزیتا افراشی، مرگ دکتر صفوی را مصداق واقعی نظریه مرگ مؤلف تلقی کرد و گفت: وجوه شخصیتی یک فرد ممکن است در نگاه و تحلیل آثارش مؤثر باشد و این همواره برایم سؤال است که آیا اگر کسی را از نزدیک بشناسی بهتر میتوانی به تحلیل آثارش بپردازی یا اگر نشناسی؟
وی در ادامه ترجمه را به نوعی سرگرمی دکتر صفوی اما تأثیرگذار بر زبانشناسی تلقی کرد و سپس ضمن اشاره به علاقه وی به تاریخ معنیشناسی و زبانشناسی ادامه داد: دکتر صفوی به معنای واقعی معلم بود که این خصیصهاش به نگارش درسنامهها منجر شد و فکر میکنم بیشترین موفقیتش در این زمینه است. وی افزود: دو کتاب «درآمدی بر معنیشناسی» و «منطق در زبانشناسی» و همچنین کتاب دو جلدی از زبانشناسی به ادبیات (نظم و شعر)، که همه در همین حوزه هنری منتشر شدهاند، دقیقا درسنامه هستند. وی در ادامه گفت: ایشان در هندوستان هم وقت زیادی روی آموزش زبان فارسی گذاشت و نظرات ارزشمندی در این حیطه میداد. خط هم از حوزههای مورد علاقهاش بود. علاوه بر این، پیشنهاد میداد که میان زبانشناسی و هنر ارتباط برقرار شود. دکتر افراشی در این باره ادامه داد: دکتر صفوی توانسته بود که یک ارتباط میانرشتهای از یک سو با فلسفه و از سوی دیگر با ادبیات برقرار کند. او به این ارتباط باور داشت و اگر فرصت می کرد به گمانم فراتر میرفت و با مطالعه عصبشناسی به زبانشناسی شناختی هم میپرداخت. صفوی پیگیر آرا و تفکرات « مایکل هلیدی» نقشگرا بود که این نشاندهنده تدوام فکری و پیگیریهای وی بود. با کشف ایجاد رابطهای میان ادبیات و زبانشناسی دچار شعف میشد.
افراشی در اینباره خاطر نشان کرد: البته نباید فعالیتی فراگیر بر همه علوم را از یک فرد توقع داشت.
این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به اینکه حوزه هنری جایگاهی درست برای طرح اینگونه مباحث و مفاهیم گوناگون از علوم مختلف است گفت: جرقه ارتباطات زبانشناسی با دیگر رشتهها در حوزه هنری خورد و چقدر خوب است که این همافزایی ادامه پیدا کند. وی افزود: دکتر صفوی مفاهیم ساختگرایی را چنان به روشنی و شفافیت بیان میکرد که برای سایر رشتهها نیز قابل دریافت بود و بدینگونه است که ارتباط میانرشتهای درست برقرار میشود. دکتر افراشی سپس با اشاره به اینکه دکتر صفوی خود را ساختگرا معرفی میکرد و شیفته دو شخصیت سوسو ر و یاکوبسن بود گفت: ایشان خیلی از مباحث پیچیده را برای نخستینبار به زبانشناسان و دانشجویان سایر رشتهها معرفی کرد.
در ادامه، مهدی صالحی دبیراین نشست، با اشاره به حمایت حوزه هنری از پژوهشهای میانرشتهای خارج از دانشگاه در دورهای اظهارکرد: مدتی است که ارتباط میان زبانشناسی و ادبیات، قطع شده است. صالحی به ضرورت ایجاد ارتباط میان دانشهای زبانی با سایر رشتهها اشاره کرد و گفت: حیف است که ظرفیتی این چنین بزرگ را داریم از دست میدهیم که متعلق به خودمان است و میتواند تولیدکننده دانش باشد. وی بر اختصاصدادن جایگاهی برای زبانشناسی در سینما، تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی تأکید کرد و گفت: به برکت برگزاری این نشست، جا دارد به فکر میز زبانشناسی در پژوهشکده نیز باشیم.
دکتر سجاد صفار هرندی، مدیر پژوهشکده فرهنگ و هنر حوزه هنری، که در این نشست حضور داشت هم درادامه به ایراد سخنانی پرداخت و گفت: ما به عنوان پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی در حوزه هنری به این پیشینه مفتخریم. این مجموعه، که به آن تعلق داریم، زمانی میزبان اساتید مکتب تهران از جمله دکتر کورش صفوی و دکتر فرزان سجودی بود. فکر میکنم ظرفیت این حضور، به رغم انقطاعی که به وجود آمده، هنوز هم هست. این مدیر فرهنگی در اینباره ادامه داد: اهمیت زبان از حیث معنایی را، به مثابه مجموعهای از دانشها و گرانیگاه هنر و نقطه تعامل و پیوند میان صور اندیشه و دانش، درک میکنیم. از جایگاه مدیر پژوهشکده، بواسطه جایگاهم و با وجود ملاحظههایی که هست، برای ایجاد دوباره آن پیوند منقطع مانعی نمیبینم. با همراهی و راهنمایی اساتید در پژوهشکده و به صورت کلانتر در حوزه هنری آن هم با وجود شکلگیری دفتر پاسداشت زبان فارسی در حوزه هنری و با وجود کسانی مثل آقایان ناصر فیض و مهدی صالحی این مسیر هموار میشود.
دکتر صفارهرندی در ادامه با اشاره به وجود کار فرابخشی در حوزه هنری خاطرنشان کرد: نیازمند مشارکت اساتید حوزه زبان شناسی در این زمینه هستیم.
مهدی صالحی در پایان این نشست از برگزاری نشستهایی برای نقد و بررسی کتابهای دکتر کورش صفوی، که با همکاری دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری و انجمن زبانشتاسی ایران برگزار خواهد شد، خبر داد و گفت: هریک از اساتید و دانشجویان که ارائهای درباره هر کدام از کتابهای دکتر صفوی دارند میتوانند در این رویداد شرکت کرده و بحث خود را ارائه کنند.
ثبت دیدگاه